اردیبهشت ۲۸, ۱۳۹۲

مباهته خلاف شرع است

اگر چه در فقه بابی به نام «مباهته» وجود ندارد، اما برخی فقها با استناد به روایتی به جواز سبّ یا هجو یا غیبت فاسق بدعت گذار قائل شده اند. آنچه در این روایت امده باهتوهم به معنی مبهوت کردن با اقامه‌ی برهان است نه بهتان زدن. متاسفانه برخی فقهای دو قرن اخیر به جواز بهتان فتوی داده اند. سبّ (دشنام دادن)، هجو کردن، افترا، بهتان، تهمت به هر کسی حرام است چه مؤمن چه غیر مومن، چه مسلمان چه غیر مسلمان، چه صالح چه فاسق. اینگونه افعال حرام است و هیچ استثنایی بر آن پذیرفته نیست.اگر چیزی را بدعت می دانیم می باید با نقد علمی با آن مواجه شد. بهتان زدن کاری خلاف شرع و ضد اخلاق است و هرگز جواز چنین امری را نمی توان به شارع نسبت داد. در یک کلام مباهته خلاف شرع است.

با عنوان «منافق» نمی توان کسی را شرعا مجازات کرد

آیات ۶۰ و ۶۱ سوره‌ی احزاب درباره‌ی منافقین صدر اسلام در مدینه است و تعمیم آن به دیگر دورانها موجه نیست. به لحاظ شرعی عنوان «منافق» فاقد بار حقوق جزائی است. افراد متخلف یا محارب هستند یا باغی. اعدام مخالفان جمهوری اسلامی با استناد به مجازات «محارب» صورت گرفته است نه منافق. به اعدامهای دهه ۶۰ اشکالات متعدد شرعی و حقوقی وارد است. استناد اعدامهای خلاف شرع دهه‌ی شصت به قرآن افترا به قرآن است، بلکه قرآن و اسلام بر خلاف چنین محاکمه های ظالمانه‌ای است .

قصاص حقّی در کنار خون بها و بخشش

قصاص حکمی قرآنی است، حکم موجود در تورات توسط قرآن امضا شده است. اصل قصاص به عنوان یک حق برای مَجنیُّ علیه یا اولیاء دم او در کنار دو گزینه‌ی دیگر خون بها و عفو مسلّم است، هر چند عفو بهترین گزینه است.

امر به «معروف» و نهی از «منکر»

امر به معروف یعنی دعوت به کار درست عقلی یا شرعی و نهی از منکر یعنی بازداشتن از کار نادرست عقلی یا شرعی. به عبارت دیگر کلیه‌ی واجبات و محرمات مسلّم شرعی به ترتیب جزء معرف و منکر هستند، همچنانکه کلیه اموری که عقلا پسندیده یا ناپسند محسوب می شوند نیز به ترتیب در زمره‌ی معروف و منکر قرار می گیرند. لذا منحصر کردن معروف و منکر به واجبات و محرومات منصوص شرعی صحیح نیست. از هر وسیله‌ی مباح و مجاز برای تشویق به معروف و دور نگاه داشتن از منکر استفاده کرد و در این زمینه هیچ محدودیتی به جز مباح بودن وسیله و امکان تاثیر نیست. استفاده از زور تنها به معنی جواز قیام علیه دولتهای جائر و موارد مشابه است. هرگونه استفاده از برخورد فیزیکی منوط به اذن دادگاه صالحه (و حاکم شرع در صورت فقدان دادگاه صالحه) است. تنها به معروف و منکرهایی می توان امر و نهی کرد که مورد اتفاق عقل یا شرع باشد، یعنی معروف و منکر مسلمات عقلی و شرعی هستند. اگر احتمال بدهیم تارک معروف یا ناهی منکر فعل یا ترک فعلش مستند به فتوایی ولو شاذ باشد مجاز به امر یا نهی نیستیم.

دیه، ارث و حق زنان در زمان طلاق

تفاوت دیه‌ی زن و مرد مستند قرآنی ندارد. مستندات روایی آن متناسب با فرهنگ خاص حجاز در زمان اولیاء دین بوده است، با توجه به تغییر شرائط زمانه از جمله تغییر وضعیت فرهنگی و اجتماعی بانوان استناد به اینگونه احادیث صحیح نیست.در مورد ارث در مواردی سهم الارث بانوان نصف مردان است. اما در کنار ارث کمتر زنان در صورت ازدواج از نفقه و مهریه برخوردارند. اگر قرار است ارث مساوی باشد، نفقه و مهریه نیز حذف خواهد شد که معلوم نیست به نفع بانوان در بسیاری نقاط جهان باشد. بانوان در برابر کارهایی که در خانه انجام می دهند مستحق اجرت هستند. در زمان طلاق این خدمات می باید محاسبه شود.

مأموران فاسد در صدر اسلام و اکنون

سیاست ورزی پیامبر (ص) غیر از آنچه به تعلیم خاص الهی صورت می گرفته بشری بوده است. کارگزاران ایشان نیز انسانهای جایزالخطایی بوده اند. سیاست ورزی ائمه (ع) نیز بشری بوده است. در میان کارگزاران پیامبر و نیز ائمه افرادی خطاکار یافت می شده اند. ما به محض اطلاع پیامبر یا امام علی از وقوع فساد توسط یکی از کارگزاران پس از تحقیق و یقین به تخلف مامور حکومتی وی مجازات می شده و از سمت خود عزل می شده اند.در حکومتهای منتسب به دین از جمله حکومت ولایی برخی از ماموران فاسد دانه درشت نه تنها عزل و مجازات نشده و تنزل مقام نیافته اند بلکه ارتقای مقام یافته تشویق شده اند! قیاس روش زمامداری در حکومت ولایی با زمامداری نبوی و علوی قیاس مع الفارق است.

مراد از بقیة الله قرآنی

مراد از بقیة الله در آیه‌ی ۸۶ سوره‌ی هود چیزی شبیه «الباقیات الصالحات» در آیه‌ی ۴۶ سوره‌ی کهف است. برخی روایات منقول از ائمه‌ی اهل بیت موجود در کتب اربعه و غیر آن بقیة الله را بر ائمه و مشخصا امام دوازدهم تطبیق کرده اند. این تطبیق برخاسته از نوعی توسعه در مفهوم بقیة الله از سرمایه یا سود حلال یا پاداش آنها به هر موجود نافعی است که مایه‌ی خیر بشر گردد. صحت این توسعه‌ی معنوی متوقف بر اعتبار روایات آن است. این احادیث مشکل سندی دارند.در نتیجه چنین استفاده ای از آیه‌ی یاد شده در مورد امام غائب فاقد دلیل معتبر روائی است.

استطاعت، حج و خمس

۱- استطاعت حج در چیست ؟ پاسخ: توانایی مالی تامین هزینه رفت و برگشت و اقامت و مخارج زندگی عائله‌ی تحت تکفل در زمان سفر

چند پرسش درباره‌ی ولایت فقیه

مرحوم استاد آیت الله منتظری در دیدگاه متأخرشان معتقد به ولایت فقیه در امور اجرائی نیستند و شأن فقیه اعلم را «نظارت» برامور تقنینیه می دانند. مرحوم آیت الله خمینی نخستین کسی است که ولایت مطلقه‌ی فقیه به معنای لزوم ولایت سیاسی مستقیم و بالمباشره‌ی فقیه قائل بوده و عمل کرده است. حدیث غدیر خم هیچ دلالتی به ولایت فقیه ندارد. ولایت فقیه فاقد هرگونه مستند معتبر عقلی و نقلی چه در قرآن، چه در روایات، و چه در اجماع فقهاست. مجلس خبرگان از دوره‌ی دوم به بعد با دخالت جناب آقای خامنه ای به مجلسی منصوب رهبری، تشریفاتی و تحت نظارت ایشان تبدیل شده است.