نواندیشی

مقاله

ولایتی‌ها و مسئلۀ حجاب

ولایتی‌ها در دهه‌های چهل و پنجاه جریانی از روحانیون سنتی بودند که با شعار “ولایت در خطر است” چماقی به‌نام “ولایت” ساخته بودند تا بر سر هر نواندیش مذهبی بکوبند. چهره‌های شاخص آنها: حسین لنکرانی، جزایری‌ها، و مرتضی عسکری. مرتضی جزایری از همفکران مطهری و بهشتی، که بر آقای میلانی نفوذ فراوان داشته، بعد از بُریدن در زندان (۱۳۴۲) در دو جبهۀ نواندیشی دینی و مبارزۀ سیاسی ۱۸۰ درجه تغییر جهت می‌دهد و به‌بهانۀ دفاع از ولایت، به‌ستیز با همفکران سابقش می‌پردازد. ولایتی‌ها (اسلام مهدیه) امروز بر سریر قدرت هستند.

مصاحبه تحلیلی

اسلام، دموکراسی و حکومت سکولار

اگرچه من به قانون اساسی سکولار قائلم، اما معتقدم الگوی مناسب آن توسط نمایندگان واقعی و کارشناس مردم در مجلس مؤسسان باید تعیین شود. قانون اساسی جای اثبات حقانیت دین و مذهب خاص یا نهادینه کردن بی‌دینی نیست. آنچه لازمه یک قانون اساسی پیشرفته است تضمین «آزادی دین» در محورهای ذیل می باشد: انتخاب دین، خروج از دین (بدون هیچ مجازاتی برای بی‌دینی یا تغییر دین و مذهب)، عمل به مناسک و عبادات و ترک آنها، تاسیس عبادت‌گاه و مراکز دینی، تبلیغ و ترویج دین، تربیت دینی فرزندان مطابق دین و مذهب والدین در مدارس خصوصی، و آزادی نقد دین و تعالیم آن. در قانون اساسی دین و مذهب (همانند جنسیت، نژاد، قومیت و طبقه اجتماعی) شرط تصدی هیچ منصب قانونی نباید باشد. شرط تصدی کاردانی و امانتداری است نه چیز دیگر. قانون اساسی نباید هیچ امتیازی برای مومنان یا دین یا مذهب خاصی قائل شود.هیچ نهاد قانونی وظیفه انطباق قوانین با دین و شریعت را برعهده ندارد. قوانین توسط فرهنگ و افکار عمومی کنترل می شود نه توسط نهاد قانونی با امتیازات ویژه دینی.دین در ایران آینده همچنان عامل مهمی خواهد بود، البته نه لزوما مهمترین عامل. در حد اطلاع من نقش دین در ایران دمکراتیک فردا از نقش مسیحیت در آمریکای فعلی بیشتر خواهد بود. از آن مهمتر حتی از نقش اسلام در ترکیه پساعثمانی هم جدی تر خواهد بود. البته بسیار بعید می دانم نظریه های ارتجاعی ولایت فقیه یا حکومت اسلامی محلی از إعراب داشته باشند!
مشکل اصلی جهان اسلام مشکل فتواهای غیردموکراتیک نیست. مشکل، عقب ماندگی فرهنگی برخی مناطق مسلمان نشین است. اگر این مشکل اصلی حل شود مشکل فتاوا خودبخود حل خواهد شد.

مجاهدت های علمی مرحوم احمد قابل

رویکرد دین پژوهانه‌ی احمد قابل نواندیشی در اجتهاد سنتی به شیوه‌ی متن محور و حاکم کردن عقل مشترک جمعی عرفی عصری بر شریعت و اقبال به روایات و فتاوای مغفول و شاذ به شرط سازگاری با فرهنگ زمانه است.
اولا او یقینا نواندیش است، آراء متفاوت و فتاوای تازه ای دارد، مبانی جدیدی در مقایسه با معاصران خود دارد. ثانیا او صریحا در مکتوبات خود به کافی بودن منابع اصلی دین یعنی کتاب و سنت و عقل و نیز مجموعه‌ی آراء و فتاوای عالمان و فقیهان گذشته اشاره کرده و عدم نیاز به اجتهاد در اصول و مبانی را نیز خاطرنشان ساخته است. ثالثا معتقد است بتدریج فتاوای فقیهان از حق فاصله گرفته به روایاتی مرجوح استناد کرده اند. وظیفه‌ی فقیه امروزی نواندیشی در اجتهاد سنتی است. به این معنی که نظم و آهنگ و چنینش منابع را تغییر دهد و از همان منابع کهن نتایج جدیدی بدست آورد. بنابراین اجتهادی که قرنها منجمد شده بود، دوباره به راه اصلی خود باز می گردد.

فقه استبدادی، فقه دموکراتیک

تقریباً در تمام تحولات تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران، نقش روحانیون برجسته و بعضاً تعیین‌کننده بوده است؛ از انقلاب مشروطیت، نهضت ملی شدن نفت و

روشنفکری دینی

اکنون بجای روشنفکری دینی باید از «روشنفکری های دینی» سخن گفت. نحوه مواجهه با متن قرآن، باعث ایجاد دو صف متمایز در این جریان شده است: «روشنفکران دینی فرا متنی یا عبور از متنی» و «روشنفکران دینیِ منتی»

زن در قرآن

روزنامه کارگزاران ۴ تیر ۱۳۸۷ از سخنرانان این همایش محسن كدیور عضو هیات علمی موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ایران بود كه به ذكر دو

مجتهد در اصول

  مجتهد در اصول و مبانیِ فهمِ دین در همه ادیان ابراهیمی از جمله اسلام، «مسئله فهمِ متن» (اعم از متنِ کتابِ وحیانی و متنِ

تمایز سنت گرایی از دین سنتی

پاسخ‌هاي محسن كديور به پرسش‌هاي شهروند از میان کسانی که به عنوان روشنفکر دینی شناخته می شوند، دکتر محسن کدیور شاید بیش از دیگران در

ابن‌سینا نماد عقلانیت ایرانی

محسن كديور (متولد ۱۳۳۸ فسا) داراي مدرك اجتهاد (۱۳۷۶) و دكتري فلسفه و كلام اسلامي گرايش حكمت متعاليه (۱۳۷۸) از دانشگاه تربيت مدرس است. او

حضور دموکراتيک دين در عرصه عمومي

فرستادن دين به عرصه خصوصي و رابطه شخصي انسان و خدا نه ممکن است و نه مفيد. آنچه که ما بايد دنبالش باشيم اين است که در عرصه عمومي هيچ حق ويژه اي براي دينداران و مومنان و مفسران دين قائل نشويم

حقوق زنان در اسلام معاصر

یکی از تفاوتهای غیر قابل انکار بین انسانها تفاوت جنسی است، تفاوتی که مایه بقاء نوع انسانی است. آیا این تفاوت جسمانی باعث تفاوت حقوقی