شریعتمداری

مباحثی درباره‌ی آیت الله شریعتمداری

۱. اسنادی از مظلومیت آیت الله شریعتمداری
۲. اسنادی از شکسته شدن ناموس انقلاب
۳. ممانعت از اعزام بیمار سالمند مبتلی به سرطان به بیمارستان
۴. اعاده‌ی حیثیت از آیت الله شریعتمداری

موسوی، در نقد سلسله مقالات آقای کدیور در خصوص آیت الله شریعتمداری

اگر ایشان هم امام و هم آقای شریعتمداری را خاکستری میدانند و از اینرو به نشان دادن سیاهی های امام اقدام فرمودند لازم است برای تنویر افکار عمومی و پرهیز از سوء ظن چند سطری در نشان دادن سفیدی های امام نیز بنویسند تا خاکستر نمایی های ایشانرا باور نمائیم و متقابلا از سفیدی ها و سیاهی های آقای شریعتمداری هم بطور اجمال چند سطری را مرقوم فرمایند تا بپذیریم ایشان هم خاکستری بوده اند.

نمونه‌ای از «دلایل و شواهد وافی و کافی بر بطلان ادعاهای نویسنده»

ادعاهای خلاف واقع جناب حجت الاسلام نبوی آن هم بعد از گذشت هفده سال بدون ارائه هیچ مستندی ارزش پاسخ ندارد، درج این پرونده صرفا برای ثبت در تاریخ است. ای کاش نامبرده به این فتوای! خود علیه من، شخصا عمل می‌کرد: «واجب متعین شرعی است که حقایق ماوقع را با دلایل و شواهد وافی و کافی بر بطلان ادعاهای وی بیان کنند.» از ایشان دعوت می کنم نقد ادعایی خود را بر کتاب «نظریه های دولت در فقه شیعه» که چاپ نخست آن متعلق به سال ۱۳۷۶ است تا دیر نشده منتشر فرمایند تا مورد استفاده‌ی عموم واقع شود. نقد مطالب اخیر من درباره‌ی مرحوم آیت الله شریعتمداری – که بهانه‌ی تعرض اخیر ایشان بوده است – نیز از جانب ایشان و همفکرانشان بیشک به روشن شدن برخی زوایای تاریک تاریخ معاصر کمک خواهد کرد.

موسوی بجنوردی، نقد «اسنادی از مظلومیت آیت الله شریعتمداری»

امام ناموس انقلاب اسلامی است و خدشه به امام، خدشه به انقلاب اسلامی است. من متاسفم که برخی افراد با گذشت سه دهه این مطالب غیر واقعی را در مورد امام که ناموس انقلاب اسلامی است، بیان می کنند و لذا شایسته نیست که اینگونه ادعاها را نسبت به امام کنیم و قطعاً یک معصیت بزرگ است؛ در حالی که اصلاً فرهنگ امام اینگونه نبود و من برادرانه به کسانی که اینگونه سخن می گویند می گویم که از بیان این دست مطالب خودداری کنند.