حذف آخرین ناهماهنگ
دیکتاتور ایران با کنار زدن کسی که کرسی رهبری را برایش مهیا کرد، یک گام بلند بسوی سقوط برداشت.
دیکتاتور ایران با کنار زدن کسی که کرسی رهبری را برایش مهیا کرد، یک گام بلند بسوی سقوط برداشت.
سرکوب رهبران منتقد حکومت و تلاش برای حذف آنها بدون رعایت حداقل موازین قانونی سبب شده تا ما نگرانی عمیق خود را نسبت به وضع امنیت و سلامت آنها اعلام کنیم.
در مکتب سید الشهداء (ع) و زینب کبری و ابوالفضل العباس رعایت عدالت و کرامت و رحمت و حریت مهمتر است یا اکتفا به ظواهر شعائر و سطح مناسک؟ جوانان غیرتمند فدائی امام حسین (ع) و پیروان علمدار رشیدش امروز در گوشه زندانهای ایران شکنجه می شوند و به زندانهای طویل المدت محکوم شده اند. در سیاهچالهای جمهوری اسلامی بازجویان قسیّ القلب نقش خداوند را بازی می کنند نعوذ بالله، وبا نام مقدس یا زهرا شکنجه می کنند و شلاق می زنند، آنگاه حضرتعالی به پخش بازی یک هنرپیشه در نقش ابوالفضل در یک برنامه تلویزیونی اعتراض می فرمائید؟
شما به عنوان فقیهی نزیه تنها به خانواده و آشنایان و همشهری های خود تعلق ندارید. اکنون ملتی به نفوذ کلام، اقتدار علمی و اقتضای رسالت دینی شما چشم دوخته است. خانواده مظلوم زندانیان بیگناه سیاسی که عزیزانشان ماههاست بر خلاف حق و قانون و دین محبوسند از شما و دیگر مراجع معظم تقلید انتظار دارند وساطت کنید و این زندانیان بیگناه را آزاد کنید.
هنوز هم سنجیدهترین کار در فرصت باقيمانده براي اصلاح امور این است که حاكميت و قوۀ قضائيه بهعنوانِ مسئول احياي حقوق عامّه و گسترش عدالت و آزاديهاي مشروع و نظارت بر حسن اجراي قوانين، ضمن پيگرد قضايي عاملان و آمران واقعي نقض حقوق قانوني ملت ايران و آزادی تمامي زندانیان عقیدتی و سیاسی و باز کردن فضای سیاسی کشور، خود را از نصایح مشفقانه و مشاورۀ دلسوزانه کسانی که دغدغهای جز خدمت به ایران عزیز و تقویت مبانی اخلاقی و باورهاي انساني مردم ندارند بهرهمند سازد.
< ![CDATA[هنوز هم سنجیدهترین کار در فرصت باقيمانده براي اصلاح امور این است که حاكميت و قوۀ قضائيه بهعنوانِ مسئول احياي حقوق عامّه و گسترش عدالت و آزاديهاي مشروع و نظارت بر حسن اجراي قوانين، ضمن پيگرد قضايي عاملان و آمران واقعي نقض حقوق قانوني ملت ايران و آزادی تمامي زندانیان عقیدتی و سیاسی و باز کردن فضای سیاسی کشور، خود را از نصایح مشفقانه و مشاورۀ دلسوزانه کسانی که دغدغهای جز خدمت به ایران عزیز و تقویت مبانی اخلاقی و باورهاي انساني مردم ندارند بهرهمند سازد.]]>
اگر ولی امر دیکتاتوری کرد، در حالی که شرعا از ولایت ساقط شده است، اگر با زور مردم را سرکوب کند و با تهدید یا تطمیع مجلس خبرگان را ساکت کند و به قوای نظامی و امنیتی برای بقای قدرتش متوسل شود، چه باید کرد؟ به کدام دلیل شرعی یا عقلی حکومت مادام العمر فقیه به دیکتاتوری منجر نمی شود؟ (مادام الشرائط که با پرسش قبلی تعارفی بیش نیست). بالاخره پرسش نهائی این است با توجه به تجربه عملی دو دهه اخیر ایران، آیا تصور ولایت مطلقه فقیه باعث تصدیق به بطلانش نمی شود؟
به لحاظ مقدورات، مطالبات مرحله اول جنبش سبز را به شکل موجز صورت بندی می کنم: نخستین قدم جنبش سبز اصلاح جمهوری اسلامی واقعا موجود بر اساس قانون اساسی به شکل زیر است:
۱. تکیه بر اجرائی کردن اصول معطله قانون اساسی بویژه در فصل حقوق ملت و آزادیها
۲. پافشاری بر حذف قرائتهای غیر قانونی، خلاف شرع و ضد اخلاقی منجر به استبداد از قانون اساسی از قبیل نظارت استصوابی، تئوری کشف و انتصاب و قیمومت بر مردم، برچیدن نهادهای ضد قانون اساسی، کوتاه کردن دست نظامیان از سیاست و اقتصاد، نفی اختیارات فراقانونی رهبری و پاسخگو کردن وی به ملت و خبرگان
۳. تأکید بر ابعاد رهائی بخش اسلام و تشیع از قبیل فریضه امر به معرف و نهی از منکر، نصیحت به ائمه مسلمین، شرط عدالت در تصدی سمتهای عمومی
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که اعتبار قبل از انقلابش را چند دهه است به حراج داده است، در تاریخ شیعه بدعتهائی بیادگار گذاشت که شناعت آن کم از کهریزک نیست. این حزب بی تابلوی سیاسی، روحانی فاقد صلاحیت مرجعیت را مرجع اعلام کرد. برای نخستین بار مراجعی را که مردم مجاز به تقلید از آنها هستند، محصور کرد و تعداد قابل توجهی از فقها – که صلاحیتشان از تک تک اعضای این حزب سیاسی وعاظ السلاطین در حوزه بیشتر بود – را خارج از دائره مجاز رجوع مردم اعلام کرد. و بالاخره مراجع مسلمی را از مرجعیت خلع کرد
سوّمین یورش ارباب تزویر قصّه پرغصه ی یک چکیده مقاله! سه سال از نگارش چکیده مقاله ۵۵۵ کلمه ای «بازشناسي حق عقل، شرط لازم سازگاري
از لابلای مقاله جناب دباشی مدعیات سه گانه ای قابل استخراج است: اول: نفی همزمان روشنفکری دینی و سکولار، دوم: روشنفکری دینی ملازم و عامل تقویت جمهوری اسلامی، و بالاخره سوم: اتهام هستی شناسی ذات النفسی و اصالت الماهوی به نگارنده در نقدم بر “الهیات شکنجه” جناب نیکفر.
ازشما تقاضا می کنیم، در اولین فرصت ممکن، گزارشگران ویژه ی “بازداشت های خودسرانه”، “اعدام های فراقانونی” و “شکنجه” از ایران بازدید کرده و در خصوص کسانی که پس از حوادث انتخابات به مجازات مرگ محکوم و به دار آویخته شده اند، در مورد افرادی که به زندان های سنگین محکوم و حکم آنان در حال اجراست، و نیز در مورد کسانی که یا رسیدگی به اتهامات آنان جریان است و یا بدون هرگونه اتهامی در زندان بسر می برند، تحقیق کنند و گزارش مشاهدات خود را تهیه و به اطلاع مقامات ذی صلاح برسانند.
این مطلب پیوست یادداشت «نجوایی با روشنفکر جهانشهری» مندرج در بخش سوم کتاب صفحۀ ۲۲۸-۲۰۷ است.
جنبش سبز مردم ایران به روایت مولدان و نمایندگان برخوردار از اقبال ملی اش مطالباتی حداقلی و استقامتی حداکثری دارد. این مطالبات در اجرای اصول برجامانده قانون اساسی و تفسیر حقوقی و دموکراتیک دیگر اصول آن خلاصه می شود. این جنبش (تا برگزاری رفراندم) نه قصد تغییر رژیم دارد و نه مطالبه ای فراتر از قانون اساسی جمهوری اسلامی دارد. دموکراسی حداکثری یا سکولاریسم خارج از مطالبات جنبش سبز است. تاب جنبش محدود و توانش مشخص است. تبیین مطالبات بر اساس ظرفیت جنبش شرط خردمندی است.
به جرأت می توان گفت شکاف حکومت – ملت وبدبینی طرفین نسبت به دیگری هیچگاه در تاریخ جمهوری اسلامی ایران به این میزان نبوده است. اگر در شرائط عادی همهپرسی یک ضرورت بود، وقایع پس از انتخابات در سال ۸۸ این نیاز را مضاعف کرده است. حاکمیت دو راه بیشتر پیش رو ندارد: یکی ادامه سرکوب و تداوم نظامی گری و سرهنگی و سیاست ارعاب و تهدید و فشار و حبس؛ و دیگری شنیدن صدای مردم، اجرای همه جانبه اصول قانون اساسی، لغو نظارت استصوابی، آزادی مطبوعات و اجتماعات و رعایت حقوق شهروندی مردم.
ما به عنوان بخش کوچکی از جنبش سبز سراسری مردم ایران بر این باوریم که در مرحله ی کنونی مهمترین مطالبات جنبش را می توان به قرار زیر اعلام و بر مبنای آن تحرک آینده ی جنبش و مناسبات آن با حاکمیت را تنظیم کرد. بخشی از این خواسته ها را آقای میر حسین موسوی در بیانیه هفدهم خود آورده است که با توجه به تنگناهای سیاسی داخل کشور جنبه حد اقلی دارد.
تظاهرات سیزدهم آبان ۸۸ نقطه عطفی در جنبش سبز ملت ایران بود. می توان ۲۳ خرداد تا ۱۳ آبان را مرحله اول جنبش سبز نام نهاد. این مرحله اعتراض به دزیده شدن آراء و غصبی بودن ریاست جمهوری در کنار نقد دیکتاتوری مقام رهبری مطالبه اصلی ملت بود. از ۱۳ آبان به یک معنی مرحله دوم جنبش آغاز شد. مرحله دوم جنبش سبز را وارد مرحله ضد استبدادی تمام عیار کرد و از اعتراض به انتخابات فرمایشی به اعتراض به ولی مطلق فقیه ارتقا داد. با توجه با اینکه جنبش هنوز نتوانسته آراء دزدیده شده از صندوق انتخابات را پس بگیرد و رئیس جمهور غاصب هنوز با وقاحت بر سر کار است، اشتهای شدید معترضان جوان سبز در به چالش کشیدن رهبر جمهوری اسلامی جای مطالعه دارد.
ما، امضاكنندگان اين بيانيه، ضمن حمايت از اقدامات مسئولانه و شجاعانۀ آيتالله منتظری و آيتالله صانعي، در شرايط خطير كنوني، از ساير مراجع عظام و علماي دين انتظار داريم آنان نيز به اين فریضۀ ديني مجدّانه عمل كنند.
برخلاف فرمایش آیت الله خامنه ای جنبش سبز ملت ایران «تقلید مغلوط انقلاب ۵۷» نیست، بلکه تأسی آگاهانه به انقلاب مردمی ای است که با رهبری مغلوط ایشان از مسیر اصلی منحرف شده است. آنچه مغلوط بوده و هست، شیوه مدیریت و کشورداری ایشان است که به بحران ملی و خسارت جانی، مالی و آبروئی ایران منجر شده است. ایشان با تمسخر، جنبش سبز ملت ایران را «کاریکاتور انقلاب اسلامی» خطاب کردند. اما برخلاف نظر ایشان، ما کاریکاتور انقلاب نیستیم، ما ادامه منطقی انقلابیم، که به دنبال تحقق اهداف انقلاب اما با روش اصلاح طلبانه و بدور از خشونت می خواهیم عرصه سیاست کشورمان را از طاغوتها، مستکبران، دیکتاتورها و مدعیان الوهیت پاکسازی کنیم.
اکنون پرسیدنی است چرا علی تنها شده است؟ پاسخ چندان دشوار نیست. علی تنها شده چون از سنت پیامبر رحمت (ص) دور شده است. قرآن به صراحت به پیامبر خدا می فرماید اگر خشن و غلیظ القلب باشی مردم از حولت پراکنده می شوند. راز تنهائی علی دور شدن از “رحماء بینهم” است. علی تنها شده چون از سیره امام علی (ع) فاصله گرفته است.
ضرورت التزام به قراردادهای بین المللی در رعایت حقوق بشر را که حکومت جمهوری اسلامی ایران نیز به آنها متعهد است به آن حکومت يادآور شوید. حکومت ايران بايد متذکر باشد که حبس ناموجه شهروندان، سرکوبی خشن تظاهرات مسالمت آميز، دستگيريهای فاقد محمل قانونی، و گرفتن اعتراف از طریق شکنجه از مصاديق نقض قوانين بين الملل و قانون اساسی خود آن کشوراست.
ضمن اعلام همدردی با خانوادههایی که عزیزانشان را در حوادث شوم روزهای اخیر از دست دادهاند و شهروندانی که به تازیانۀ ظلم و جور دچار آسیبها و صدمات جسمی و روحی و مالی شدهاند، تجاوزات و تخلفات صورت گرفته در این ایام را محکوم میکنیم و خواستار آن هستیم که مطالبات حقّۀ مردم از راههای قانونی و بدون توسل به خشونت به شیوهای عادلانه مورد رسیدگی قرار گیرد و حقوق تضییع شده شهروندانی که رأی خود را در دفاع از هر دو وجه جمهوریت و اسلامیت به صندوقها ریختهاند، بهنحو کامل اعاده گردد.
با مهندسی ناشیانه نتیجه انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ تیر خلاص به پیکر نیمه جان جمهوری اسلامی شلیک شد و آخرین بازمانده مشروعیت جمهوری اسلامی – که همانا صداقت و امانتداری نسبی انتخاباتش بود- درپای مصلحت نظام اسلامی قربانی شد. نظام حکومت اسلامی ترجیح داد تجربه به زعم وی تلخ دوران مردمی اصلاحات را تکرار نکند و با انشای آنچه از آن به حکم حکومتی مهندسی چند لایه ای انتخابات یاد می شود به افتخارات سالیان اخیر تداوم بخشد. افتخاراتی که به زعم منتقدان مشفق چیزی جز قانون گریزی، سوء تدبیر، ماجراجوئی، قشری نگری و دروغگوئی نبوده است.
ما امیدواریم با شرکت گستردۀ اکثریت خاموش در انتخابات و نيز شركت داوطلبانه براي نظارت بر انتخابات و صيانت از آرا، دوران بیتدبیری و ماجراجوئی و قانونگریزی در همین دور اول به پایان برسد و با همیاری ملی، جبران خسارات مادی و معنوی پیش آمده را آغاز کنیم. به یاد داشته باشیم كه باتوجه به میزان نسبتاً ثابت رأي جناح حاکم، رأی ندادن گستردۀ مردم، عملاً به ادامۀ وضع موجود منجر میشود.
موسوی خط قرمز دارد، کم سخن می گوید، مرد عمل است، به کارشناسی علمی بها می دهد، اهل استقامت بر تصمیمات کارشناسی شده است. از اختیارات قانونی عقب نشینی نمی کند، وعده هایی که داده است در چارچوب همین قانون اساسی مقدور است.
برای تماس می توانید از نشانی ایمیل
[email protected]
استفاده کنید.