آراء فقهی

حکم قصاص از منظر اجتهاد در مبانی و اصول

قصاص یا مماثله در مجازات، به‌جای «مماثله در مجازات بدنی» به «مماثله در شدت مجازات های بازدارنده و تنبیهی» تعبیر می‌شود، به این معنی که برای قتل نفس مجازات درجه‌ یک (اشد مجازات در هر نظام جزائی) در نظرگرفته‌ می‌شود که در نظام‌های مختلف می‌تواند از زندان طویل المدت (بیش از ۲۵ سال) تا حبس ابد با اعمال شاقه یا حتی اعدام باشد. در مجازات قطع عضو یا جراحت عمدی متناسب با میزان آن مجازات درجه دوم مثلا حبس بین ۱۵ تا ۲۵ سال با اعمال شاقه یا بدون آن و هکذا مجازات درجه سوم و پائین تر پیش‌بینی شود. به عبارت دیگر به‌ جای تفسیر لفظی (قشری) چشم در مقابل چشم، گوش در مقابل گوش، دندان در مقابل دندان، جراحت در مقابل جراحت که در متن تورات، قرآن و دیگر متون دینی آمده است، مجازات این جرائم به «مماثله در شدت مجازات تنبیهی و بازدارنده» تفسیر می‌شود، به نحوی که تنبه و بازدارندگی مجازات اعمال شده متناسب با جنایت ارتکابی باشد.

طهارت

غسل، وضو و تیمم

غسل اعم از واجب و مستحب مجزی از وضو است. هرچند در غسلهای مستحب گرفتن وضو مستحب است. فردی که از جمله به نیت غسل به حمام یا استخر می رود و خود را می‌شوید غسل کرده است. جواز صحت وضو و غسل در مورد ناخن لاک زده شده چه در دستها چه در پاها و موی رنگ شده بعید نیست. سرمه‌ی خارج از چشم اگر غلیظ نباشد مانع صحت وضو یا غسل نیست. در حمامهای فعلی (دوش) بعد از زایل شدن نجاست احتمالی از بدن و شستن آن همین‌که آب تمام بدن را هم‌زمان در بر می‌گیرد غسل محقق شده مانند ارتماس در آب استخر و ترتیب خاصی لازم نیست (اول سر و گردن بعد طرف راست و بعد طرف چپ). قرائت قرآن در هر حالی مجاز است، قرائت آیات سجده بر جنب و حائض مکروه است نه حرام.

طهارت

طهارت و نجاست

هرآنچه از جانب طبع سلیم انسانی و اصول بهداشتی ناپاک شناخته می‌شود از مصادیق نجاست است و اجتناب از آن برای نظافت و در زمان عبادت لازم است. اجتناب از کلیه‌ی نجاسات منصوص در زمان نماز و حج واجب و تطهیر از نحاسات غیرمنصوص (امور غیربهداشتی مورد نفرت طبع انسانی) در زمان عبادات بلکه مطلقا مطابق احتیاط و افضل است. آب مطلق – اعم از قلیل و کثیر – مطلقا در ملاقات با نجس یا متنجس نجس نمی‌شود، مگر این‌که نجاست بر آب غلبه کرده فاسد شود، به‌نحوی که رنگ، بو یا مزه‌ی آن تغییر کند. حجم یا وزن آب کثیر به عنوان کُر موضوعیت ندارد، و ملاک انفعال آب در ملاقات با نجاست یا منتجس است. تطهیر با غیر آب به شرط زوال کامل آثار ادرار مجاز است. متنجس با زوال یا ازاله‌ی عین نجاست طاهر می‌شود. آب کشیدن بعد از آن احتیاط مستحب است نه واجب. کفر، شرک، دین باطل و عقیده‌ی فاسد از علل نجاست محسوب نمی‌شود. عقیده و دین باعث نجاست ظاهری نیست. سگ نجس العین نیست و محکوم به طهارت است. هرچند از آب دهان سگ باید اجتناب کرد. مشروبات الکلی اگر چه نوشیدنشان (ولو یک قطره حتی پائین تر از حد مستی) از محرمات مؤکد است، اما نجس نیستند.

اجتهاد و تقلید

اجتهاد و تقلید

شیوه‌ی اجتهاد مصطلح و رایج در جهان تشیع بلکه در جهان اسلام «اجتهاد در فروع» است. در مقابل این شیوه «اجتهاد در مبانی و اصول» قرار دارد، که معنای آن اجتهاد در مبانی معرفت‌شناختی، جهان‌شناختی، فلسفی، اخلاقی و کلامی از یک سو و اجتهاد در اصول فقه از سوی دیگر، قبل از اجتهاد در فروع فقهی است. مبانی و اصول یادشده نیاز به خانه تکانی جدی و پالایش و پیرایش و اصلاحات ساختاری دارد. اجتهاد در مبانی و اصول در میانه‌ی سنت و مدرنیته کوشش می کند از دستاوردهای علوم جدید در فهم روش‌مند علوم دینی استفاده کند.

زکات

عدم تفاوت سادات و غیرسادات در زکات در زمان ما

برای انعقاد ظهور روایات مستفیضه معتبره در اطلاق باید احراز شود که متکلم از جهت زمان محرومیت در مقام بیان بوده است. موضوع حکم مرکب است و رکن آن حیات نبی یا حضور ولیّ است، جزء غیر رکن اقربای نبی یا ولیّ بودن است، یا حیات نبی (یا حضور ولیّ) حیثیت تقییدیه در موضوع حکم است. واضح است که با وفات نبی یا عدم حضور ولیّ خویشاوندی یا هم قبیلگی مفید فایده‌ای نیست. رکنیت حیات نبی یا حضور ولیّ قرینه‌ی مطمئنه‌ی عقلیه‌ای می‌شود تا در مقام بیان بودن متکلم احراز نشود و در نتیجه تمسک به اطلاق لفظی روایات مذکور میسر نیست. اگر پیامبر مردم را به زکات امر می‌کرد و خود هم از آن بهره‌مند می‌شد و خانواده و عشیره‌اش که در حکم او بودند نیز از زکات برخوردار می‌شدند در این صورت متهم می‌شد که برای نفع شخصی از مردم زکات گرفته است. با وفات پیامبر (ص) چنین توهمی درباره خانواده و عشیره‌اش منتفی شده است.

روزه

حسنین (ع) و روزه‌ی روز عرفه

بر اساس دو روایت معتبر در التهذیب، الاستبصار و من لایحضره الفقیه حسن بن علی (ع) در روز عرفه روزه نمی‌گرفته و حسین بن علی (ع) روزه می‌گرفته است. بر اساس روایت سالم (در من لایحضره الفقیه و علل‌الشرایع) و مرفوعه‌ی مسروق (در کتاب التعازی) که اعتبار سندیشان احراز نشد دلیل این اختلاف به عنوان امامت باز می‌گردد نه به شخص امام. امام روزه نگرفته تا این روزه سنت نشود. لذا حسین بن علی (ع) در دوران امامت برادرش روزه‌دار بوده و در دوران امامت خودش روزه نگرفته است.

احکام نماز

نماز جماعت، جمعه و آیات

در نماز جماعت، زن و مرد نباید مختلط بایستند. امام جماعت زن فی حد نفسه مشکل شرعی ندارد. نماز جماعت تنها در نمازهای واجب تشریع شده است. در مواقعی که امام جماعت سخن خلاف شرعی نمی گوید شرکت در جماعت وی اشکالی ندارد. می توان نماز خواند و برای استماع مطالب خلاف شرع ننشست. مسجد و نمازخانه را نباید به عمله‌استبداد دینی واگذار کرد. در زمان ما حضور در نماز جمعه در شعاع ۲۰۰ کیلومتری احتیاطا واجب است. در زلزله و طوفان دلیل معتبری بر نماز آیات در دست نیست.

مصاحبه تحلیلی

قبح اخلاقی و عدم جواز شرعی ازدواج با فرزندخوانده

ازدواج با فرزندخوانده در هیچ آیه و روایتی وارد نشده است. موضوع آیه‌ی ۲۷ سوره‌ی احزاب جواز ازدواج با همسر سابق پسرخوانده است (نه پدرخوانده با دخترخوانده یا مادر با پسرخوانده). موضوع آیات ۴ و ۵ همان سوره بحث در تفاوت حکم پسر حقیقی با پسرخوانده (دعیّ، متبنّی) است. موضوع تبنّی و ادعیاء با فرزندخوانده‌ی جدید متفاوت است. موضوع اصلی در فرزندخواندگی جدید «تربیت یک کودک» است، حال آنکه در متبنّی و دعیّ قدیم موضوع «انتقال نسب» به عنوان عقدی بین دو ولیّ و قیم بوده و تربیت کودک وجهه‌ی نظر اصلی نبوده است. در تنبنّی و دعیّ قرار بوده ولی (پدرخوانده) از خدمات جنگاوری یا خدمتکاری یا معاونت این فرد مذکر استفاده کند، حال ان که در فرزندخواندگی جدید قرار است کودکی تربیت شود تا در آینده برای خودش کسی شود و هیچ تعهد حقوقی به پدرخواده یا مادرخوانده ندارد، هرچند او اخلاقا رهین منت آنهاست.
سرپرست شرعا مجاز نیست با فرزندخوانده ازدواج کند. مفسده‌ی نوعیه اینگونه ازدواجها از مصلحت نادره‌ی موردی اقوی است. مفاسد نوعی چنین ازدواجی به حدی است که عدم جواز آن را به حکم اولی بعد از شناخت موضوع بدیهی می نماید. مرزهای اخلاقی را باید به دقت پاس داشت. چنین ازدواجی اخلاقا قابل مناقشه و در نتیجه شرعا مجاز نیست. ازدواج مرد با دخترخوانده‌ي خود یا ازدواج زن با پسرخوانده‌ی خود نه در زمان جاهلیت مطرح بوده نه در زمان اسلام. قانونی کردن ازدواج سرپرست با فرزندخوانده ولو با مصلحت سنجی دادگاه داغ عقب افتادگی فقهی و تُنُک مایگی شرعی را بر جبین خود دارد. چنین امری اگر تبدیل به قانون شود یک گام به عقب و متأسفانه باعث وهن اسلام است.

مقدمات نماز

لباس نمازگزار

نمازگزار ولو کسی او را نبیند باید بدن خود را بپوشاند، مرد نمازگزار در حد شرمگاه و اولی پوشاندن از ناف تا زانو است، و زن نمازگزار پوشاندن تمام بدن به استثنای صورت، کفین (دست تا مچ) و قدمین (پا تا مچ). تزیین به طلا در زمان نماز بر مرد مجاز نیست، و در غیر نماز حرام نیست، اما اولی اجتناب از آن است. تراشیدن ریش حرام نیست، اما احتیاط در نتراشیدن موی صورت از ته است.

احکام نماز

سجده بر مُهر، تربت حسینی و فرشهای رایج

سجده در نماز بر تربت حسینی مجاز است، اما دلیل معتبری بر استحباب آن در دست نیست. خاکی که به صورت مُهر در سجده‌ نماز استفاده می شود می باید مطلقا از هر نقش و نوشته‌ای خالی باشد. سجده بر فرشهای رایج در مساجد و منازل مجاز است. افضل سجده بر خاک و زمین و در درجه بعدی فضیلت سجده بر رستنیهای غیرماکول و غیرملبوس است.

احکام خانواده

ملاک و اقسام بلوغ

بلوغ موضوعی طبیعی و عرفی است، و از حقایق شرعیه محسوب نمی‌شود. نشانه‌ی بلوغ در پسران احتلام، و در دختران قاعدگی (حیض) است. سن از نشانه‌های تعبدی بلوغ نیست، در شرائط جغرافیایی مختلف، شرائط فرهنگی متفاوت و افراد سن بلوغ جنسی تفاوت می‌کند. سنین مذکور در روایات از مختصات زمان و مکان صدور آن روایات است و قابل تعمیم به شرائط دیگر جغرافیایی و فرهنگی نیست. فقهای امامیه در زمینه‌ی سن بلوغ دختران بین قاعدگی و سن خاص چهار قول اختیار کرده‌اند: عدم تعیین سن خاص و اکتفا به قاعدگی، ۹ سال قمری، ۱۰ سال قمری، ۱۳ سال قمری. فقیهان در مورد بلوغ پسران در یکی از دو علامت احتلام و رسیدن به ۱۵ سال قمری نسبتا هم‌داستان هستند. به نظر من علامت بلوغ جنسی پسران احتلام، و علامت بلوغ جنسی دختران قاعدگی است. سن مکلف سالم در امر بلوغ جنسی موضوعیتی ندارد. بلوغ اقسامی دارد و در همه‌ی امور از قبیل امور جنسی، عبادی، جزائی، اقتصادی، سیاسی و غیر آن لزوما یکسان نیست. بلوغ با بلوغ جنسی آغاز می‌شود. بلوغ عبادی یا سن تکلیف همان بلوغ جنسی است. بلوغ در امور اقتصادی و سیاسی یا امور جزایی و کیفری امری عرفی است، و بعد از بلوغ جنسی رخ می‌دهد. عقلا در این حوزه‌ها سن را ملاک دانسته‌اند. در دوران ما بلوغ در امور اقتصادی، سیاسی و کیفری حداقل ۱۸ سال تمام شمسی است.

مقدمات نماز

عدم مشروعیت شهادت ثالثه در اذان

اذان دو شهادت بیشتر ندارد: شهادت به وحدانیت خداوند و شهادت به رسالت محمد بن عبدالله (ص). در اذانی که پیامبر (ص) به مسلمانان تعلیم کرده شهادت ثالثه نبوده است، اذان ائمه (ع) نیز فاقد چنین جمله ای بوده است. شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه اضافه کردن این جمله به اذان را به مفوضه [غلاة] نسبت داده است. اذان از عبادات توقیفی و تعبدی است و می باید بر آنچه پیامبر (ص) تعلیم داده اند بی یک کلمه کم یا زیاد اکتفا کرد.

احکام حجاب

تأملی در مسئله‌ حجاب

بررسی احکام دینی پوشش بانوان بر اساس موازین «فقه استدلالی»: حجاب در قرآن [ بحث اجمالی]، روایات شیعی، روایات و فتاوای اهل سنت؛ بررسی فتاوای فقیهان شیعه در لباس زن نمازگزار، نگاه و پوشش. از دو واژه‌ی جِلباب و خِمار در آیات پوشش بانوان در قرآن (احزاب ۵۹ و نور ۳۱) بیش از مطلق پوشاک استفاده نمی شود، و به‌تنهائی ظهوری در وجوب روسری ندارند. مفاد این دو آیه جمع و جور کردن جامه و پوشانیدن سینه و گریبان است. در احکام حجاب روایات متواتر لفظی و معنوی وجود ندارد.

معاملات

اسلام شیعی: شادی، موسیقی، آواز و رقص

شادمانی اگر با حرام آلوده نشود فی حد نفسه هیچ منع شرعی ندارد. چون در گذشته شادی‌ها نوعا با حرام ممزوج بوده حکم اعمال حرام بر هم‌نشین‌شان نیز سرایت کرده است. اگر سرور و شادمانی از تفریحات سالم، ورزش، هنر، و هر امر مباح دیگری (سرگرمی) حاصل شود یقینا هیچ منع شرعی نخواهد داشت. اگر در مصادیق مشروع حزن، اندازه نگاه داشته نشود و به رویه‌ی رایج در زندگی تبدیل شود، به اینکه ایمان و غم یا اسلام و اندوه ملازم هم تلقی گردد، یقینا برداشتی اشتباه و جفا به دیانت سیدالمرسلین (ص) است. مسلمانان اهل سنت از شیعیان شادترند و دین‌داری‌شان با سرور و شادی بیشتری همراه است. شیعیان در هزاره‌‌ی اخیر با برجسته کردن بیش از اندازه‌ی عزاداری امام حسین (ع) در غیر عاشورا، در اعیاد هم زیارت عاشورا می‌خوانند و نوحه‌سرایی و مرثیه‌خوانی می‌کنند، مجالس اعیادشان به ندرت رنگ شادی دارد، تو گویی شاد بودن و ابراز سرور اشکال شرعی دارد یا حرام  و مکروه است! استقرار حکومت اسلامی و قرائتی خاص از تشیع در ایران پس از انقلاب، که همراه با قشری‌گری بوده است، به کاهش شادی و افزایش غم انجامیده است. حجاب اجباری، تحمیل رنگهای تیره و مرده در لباس بانوان و دختران جوان و نوجوان، سخت‌گیری‌های فاقد هرگونه اعتبار دینی، محدودیت در هنر و فرهنگ و برخی ورزش‌ها با توهّم حرمت، به‌نوعی در کاهش شادی موثر بوده است. آموختن و نواختن و گوش کردن موسیقی فی حد نفسه مانع شرعی ندارد، هم‌چنانکه آواز خواندن و گوش کردن به آن هم فی حد نفسه مجاز است. موسیقی یا آواز حرام دلیل می‌خواهد نه برعکس. خوانندگی بانوان حتی به‌صورت تک‌خوانی هم – اگر بطور متعارف باشد – منع شرعی ندارد، همانند سخن گفتن ایشان. گوش دادن به آن نیز اشکال شرعی ندارد. رقصیدن فی حد نفسه حرام نیست، آنچه حرام است موارد زیر است:
الف. اختلاط زن و مرد نامحرم. 
ب. رقصیدن زنان در برابر مردان نامحرم.
 ج. رقصها و حرکات شهوانی (در غیر زن و شوهر).

مقدمات نماز

قبله در آمریکا و نقاط دوردست

ميزان در تشخيص قبله در هر مکان تشخیص خود مکلف با ابزار علمی مطمئن یا امارات شرعیه است. در مثلثات کروی، برای تعیین قبله هر نقطه از کره زمین باید دایره عظیمه ای که از آن نقطه و مسجد الحرام می گذرد بیابیم و با تعیین زاویه انحراف دایره عظیمه از نصف النهار شهر مورد نظر زاویه انحراف قبله آن مکان را نسبت به شمال و جنوب جغرافیایی پیدا کنیم. بر این اساس جهت قبله در آمریکا و کانادا به سمت شمال شرقی است.