سخنرانی

من به پشتيباني این ” دولت” توي دهن ” ملت” مي زنم، (انتخابات، اسلام سبز و اسلام سیاه)

در اسلام سیاه، به جای رای گیری و انتخاب، روی بیعت تاکید می‏شود و لذا ما شاهدیم که رسانه‏های دولتی ایران پس از هر انتخابات، شرکت مردم را بیعتی دوباره با نظام می‏خوانند. حال آنکه اسلام سبز سازگار به دموکراسی و حقوق مردم است

عمار یاسرهای ایران

وقایع اخیر ایران آنگونه سریع اتفاق می افتد که اگر به سرعت به اینترنت مراجعه نکنیم، بسیاری از اخبار از دست می رود. بیانیه امروز

جمهوریت نظام، الفاتحه!

ما امروز دو مجلس فاتحه داریم. فاتحه اول مجلس فاتحه ملت ایران است برای شهیدانش. شهیدانی که نه قبرشان را می دانیم نه گذاشتند که عزیزانشان برایشان بگریند. این روزها در ایران مجلس دیگری هم تشکیل شده تا درباره نتیجه این انتخابات نظر قانونی نهائی را اعلام کند. نظری که چندین بار عجولانه از دیگران شنیدیم. آن هم در حقیقت یک مجلس ترحیم است. مجلس ترحیم جمهوریت و دموکراسی. ما برای شهیدانمان فاتحه می خوانیم، آنها نیز تا ساعاتی دیگر اعلام خواهند کرد: همان‌گونه که مقام معظم رهبری فرمودند در این انتخابات که سالمترین انتخابات تاریخ ایران بوده است هیج تقلب و جابجائی منجر به تغییر در نتیجه اعلام‌شده‌ی وزارت کشور انجام نشده است، و این یعنی یا ما نمی‌فهمیم یا آقایان دروغ می‌گویند. اما مردم می فهمند. پس معنای این اتفاقات این است: جمهوریت نظام، الفاتحه!

خطبه های نماز جمعه نیویورک

نماز جمعه امروز ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ نیویورک به امامت محسن کدیور به نشانه همراهی با درخواست ابطال مسالمت آمیز انتخابات اخیر ملت ایران و در

تفرعن در قرآن

تفرعن در قرآن دو نکته مقدماتی فرعون در قرآن ضوابط قرآنی تفرعن . ضابطه اول:  خدايي‌کردن انسانِ زميني ضابطه دوم: استخفاف و تعبيد مردم ضابطه

دينداري و دورويي

دينداري و دين‌ورزي به‌همان ميزان كه بركت‌آفرين و پرسود بوده است، آنگاه كه به آفات اخلاقي، اجتماعي و سياسي آلوده مي‌شود، انسان‌ستيز و خردسوز خواهد شد. ازجمله آفاتي كه مي‌تواند چهرۀ پرفروغ دين و دينداري را به نكبت خود بيالايد، آفت دورويي و بسط روحيۀ نفاق است. آسيب‌شناسي ديني از منظر اخلاق فردي و اجتماعي از ضروريات جوامع ديني است.

دينداری و پرسشگری

دینداری و پرسشگری پرسش‌هايي در باب دينداري و پرسشگري‌ اقسام پرسش قرآن و پرسشگري پرسش‌هاي ناشايست پرسشگري و بت‌شكني شخصيت‌هاي مافوق سؤال‌ امام علي‌(ع ‌)

از مشروطه سلطنتی تا جمهوری ولائی

نهضت مشروطه نخستين كوشش براي محو سلطنت مطلقه از حيات سياسي ايران بود، اما عمر سلطنت مشروطه در ايران حتي به دو دهه هم نرسيد و سلطنت مطلقه نهادهاي مشروطه را به امور تشريفاتي و ظاهري تبديل كرد. انقلاب اسلامي دومين كوشش براي استقرار حكومتي مستقل، آزاد، عادلانه و اسلامي بود كه پيش نويس قانون اساسي جمهوري اسلامي حكايتي صادق از آن مطالبات است. عمر جمهوري اسلامي نيز حتي به يك سال هم نرسيد و در زير نام جمهوري اسلامي، حكومتي استقرار يافت كه مي‌توان از آن به «جمهوري ولايي» تعبير كرد. مخلوطي از حكومت جمهوري و حكومت ولايي انتصابي مطلقه.

ضوابط نظارت بر عملکرد رهبران

ضوابط نظارت بر عملکرد رهبران در ضرورت مطلق نظارت نیاز تمامی انسان‌ها به نظارت نظارت بر رهبران از حقوق اولیه آحاد ملت است . نظارت

معناي ادعای الوهیت در ادبيات ديني

معناي ادعای الوهیت در ادبيات ديني یکه‌سالاری دینی و ادعای الوهیت صفات لازمه الوهیت احکام بشری پیامبر در قضاوت و سیاست سیاست‌ورزی آزادی‌خواهانه ائمه اطاعت

فريضه نقد قدرت

فريضه «نقد قدرت» يکي از ضروریات امروز جامعه ما است. به‌طور کلي زماني که انقلاب اسلامي در ايران آغاز شد دو تلقي از اسلام رو در روي يکديگر قرار گرفت. يک تلقي، تلقي جديدي بود که بعداً نام «اسلام سياسي» به آن نهاده شده و تلقي ديگر تلقي «سنتي» از اسلام بود. براي اينکه بار ارزشی بر آن ننهيم صرفا آن را با نام «اسلام غير سياسي» ياد مي‌کنيم. مراد از اسلام سياسي اسلامي نيست که صرف و هزينه سياست مي‌شود، بلکه مرادم اين است که در حوزه عمومي آيا اسلام به‌عنوان دين خاتم سخني براي گفتن دارد يا نه. تعاليم ديني منحصر به مباحث اخلاقي و ارتباط انسان و خدا نمي‌گردد.

نقش روحانیت در گذار به دموکراسی

–  نقش سه‌گانه روحانیون در گذار به دموکراسی . –  روحانیون مدافع و مانع گذار به دموکراسی در نهضت مشروطه –  تغییر متن و حاشیه

قلب اسلام

– در آستانه ميلاد مسيح (ع) بحث خود را از قلب مسيحيت آغاز مي کنم. به معرفي قرآن کريم، عيسي مسيح رسول الله و «کلمه

كالبد شکافی تزوير شرعی

تزوير شعبي دارد. مهمترين شعبه آن دروغ است. از يك جامعه ديني انتظار بيشتري مي رود كه صداقت را رعايت كند و از كذب و دروغ و خلاف واقع به دور باشد. دروغ گفتن و شنيدن برايمان عادي شده است. انگار قبح دروغ در جامعه بسيار بي فروغ شده، و خداي نكرده دروغ حرام و گناه كبيره نيست، و دروغگو چندان دشمن خدا نيست! از مرحله ابتدائي دروغِ اتفاقي و موردي به مرحله پيشرفته «دروغ نهادينه» تنزل يافته ايم. جامعه دروغگو جامعه اي سالم نيست، بيمار است. و اگر در سيستمي دروغ نهادينه شده باشد، يعني بيماري اخلاقي به ميزان بحران و فاجعه رسيده است. ريشه اي ترين علت شيوع دروغ در سطح كلان «استبداد» است. حكام استبدادي به مردم دروغ مي گفته اند و با حربه زور و تهديد همگان را به دروغگوئي وادار مي كنند. اگر واقعيتها به مردم گفته شود و بتوان آزادانه از حكومت انتقاد كرد، نيازي به تملق و ريا و ظاهرسازي و دروغ نخواهد بود. استبداد تنها در سطح كلان باقي نمي ماند، بلكه به دروني ترين لايه هاي جامعه يعني مناسبات فردي و خانوادگي نيز سرايت مي كند. تبديل شدن دروغ به عادت ثانوي، دور شدن جامعه از اصالت الصحه و نهادينه شدن دروغ در يك جامعه ديني از جمله محصول فقدان نگاه اخلاقي عالمان آن جامعه در استنباط و افتاء است. بر اصل دروغگوئي – فارغ از ترتب مفاسد موردي – يك مفسده دائمي مترتب است و آن بي اعتمادي به گوينده و اختلال نظم اجتماعي است. مختل شدن اعتماد و حسن ظن به ديگران كه اساس يك جامعه اخلاقي است، بالاترين مفاسد است. اگر فقيهان به دروغ اخلاقي مي نگريستند و زيان بي اعتمادي و سوء ظن و اصالت عدم الصحه يعني لوازم اجتناب ناپذير طبع دروغ و بويژه دروغ به مثابه عادت را لحاظ مي كردند، آنگاه فتواي حرمت دروغ مستحكم تر و قلمرو مسوّغات كذب (دروغهاي مجاز) بسيار محدودتر مي شد. اگر تمسك به كذب به بهانه اضطرار و يا با حربه توريه و تقيه عادت رايج مسلمان یا شیعیان شده باشد، به نحوي كه گفته شود به سخن اينان اعتمادي نيست، اينان مجازند خلاف ظاهر كلامشان اراده كرده باشند، و معلوم نيست آنچه شنيدي مقصود واقعي و مراد جدي آنان باشد، به وعده آنها اعتنائي نيست چرا كه وفاي به وعده در آئين آنها مستحب است نه واجب، و سيره قطعيه متشرعه بر خُلف وعده است؛ به راستي آيا اگر اين موارد وهن دين و مذهب نباشد، پس وهن دين و مذهب چيست و كجا بكار مي آيد؟ مصلحت اخلاقي در «صداقت به مثابه عادت» الزامي است و عدول از اين قاعده تنها در ضرورتي به تنگي اكل ميته محدود است نه بيشتر. اگر «ولايت مطلقه بر فقه» مجاز است، چرا «ولايت مطلقه بر اخلاق» روا نباشد؟ رعايت اصول و ضوابط اخلاقي از اوجب واجبات است و هيچ مصلحتي اعم از مصلحت فرد يا مصلحت نظام توان درنورديدن و زير پا گذاشتن آنرا ندارد.

از اسلام تاريخی به اسلام معنوی

راه حلهای مسلمانان در حل مشکلات سنت اسلامی و مدرنیته در سه رويكرد قابل طبقه بندي  است: مدل ثابت و متغير، مدل فقه حكومتي يا فقه المصلحه، و مدل اسلام معنوي يا غايت مدار. در رویکرد اخیر ملاك اعتبار احكام شرعي در هر زمان عادلانه بودن آنهاست. احكام شرعي در عصر نزول عادلانه، عقلايي و به‌هنجار بوده اند. اين ضوابط هم شرط حدوث و هم شرط بقاي ديني بودن است. از حوزه فقه و شريعت به تدريج كاسته مي شود، هرچند به عمق و ژرفاي قلمرو دين افزوده مي شود.

حقوق مخالف سياسی در جامعه دينی

نوشتار نهم حقوق مخالف سياسي در جامعه ديني پيشگفتار حسين بن علي مخالف سياسي امويان حق بيعت نكردن با حكومت اجابت دعوت ناراضيان براي تغيير

زن در قرآن

روزنامه کارگزاران ۴ تیر ۱۳۸۷ از سخنرانان این همایش محسن كدیور عضو هیات علمی موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ایران بود كه به ذكر دو

سخنرانی

تحلیل اخلاقی نهضت حسینی

چکیده: آیا ملّتی که حسین دارد، اخلاق حسینی نیز دارد؟ آیا در جامعه ای که بر حسین می گرید فضیلت های اخلاقی بیش از جوامع دیگر است؟ این شور تا به شعور تبدیل نشود، نمی تواند ما را به مقصد برساند. بررسي اخلاقي یک مسأله، بسيار فراتر از پند و نصيحت و اندرز است. غرض، وصف فضايل نيكو و صفات پسنديده سيدالشهدا و ياران با وفاي ایشان، يا ذکر رذايل و صفات ناپسند سپاهیان شام و کوفه و لشكر اموی نیست. جامعه‌ما، جامعه ای اخلاقي نيست. در اخلاق عقب افتاده ایم و می پنداریم تافته جدا بافته هستیم! می پنداریم چون اهل ولایت هستیم، بهشت را به تضمین برای ما نگاه داشته اند. اینکه ما در عمل چه شباهتی با اولیای دینمان داریم؟ را خدا می داند. اخلاقي بودن همانند عدالت امري ماقبل ديني است. دین برای اخلاق ضمانت بسیار قوی ایجاد می کند.
آیا قيام حسین اخلاقي بود يا نه؟ اگر اخلاقي بود، با كدام معيارها و سنجه ‌ها؟ ضابطه ي اخلاقي بودن يك فعل چهار ضابطه است: سازگاری با مجموعه‌ افعال فاعل؛ تناسب بین هدف و وسیله؛ وجدان اخلاقي داشتن؛ و منطق بی طرفی اخلاقی. قاعده زرّین اخلاق: «با دیگران فقط طوری رفتار کنید که رضایت می دهید در همان موقعیت با شما رفتار شود».
مراحل چهارگانه نهضت حسینی: نهضت حسینی دقیقاً هفت ماه به طول انجامیده است: از رجب سال ۶۰ تا محرم سال ۶۱. در این هفت ماه، چهار مرحله ی متفاوت در نهضت حسینی قابل شناسائی است: مرحله اوّل: گریز از بیعت اجباری؛ مرحله دوم: خروج علیه ولایت جائر؛ مرحله سوم: تصمیم عزیمت به سرزمین ثالث؛ مرحله چهارم: شهادت باعزت در نبردی نابرابر.
ارزیابی اجمالی نهضت حسینی از منظر اخلاقی: باورهاي حسین از سخا، جود، شجاعت، ستم ستيزي و وفاي به عهد، همگي در منظومه ا‌ي سازگار قابل جمعند (ضابطه اوّل). وسايلی كه او براي رسيدن به اهدافش برگزیده بود، همگی متناسب بودند (ضابطه دوم). اهداف امام نیز اخلاقي بودند. خواسته ها، كارها و باورهاي او، همگی با باورهاي اخلاقيش سازگار بودند (ضابطه سوم). حسين اگر در حالت و موقعيّت يك شورشی نبود، اگر در موقعيت يك حاكم بود، همان مي‌كرد كه در زمان گذشته، پدرش علی كرده بود. علي با كساني كه عليه او خروج كرده بودند، يا حاضر به بيعت با او نشده بودند بیعت را به احدی تحميل نكرد. (ضابطه چهارم). چهار نکته فرعی:
نکته اول. ارزیابی اخلاقی همراه بردن خانواده به معرکه: حسین خانواده خود حتّی کودکان و شیرخوارگان را نیز به کربلا برد. در شام غریبان، اهل بیت حسین رنج ها کشیدند، مرارت ها بردند، به اسارت رفتند؛ آیا کاری که حسین کرد، کاری اخلاقی بود؟ آیا لازم بود خانواده اش متحمّل چنین رنجی شوند؟ آیا نمی توانست پیش بینی کند که در این سفر پر خطر مشکلات فراوانی پیش خواهد آمد؟ بر اساس پنج نکته، می توان گفت: حسین تصمیمی خردمندانه و عاقلانه گرفت. اهل بیت حسین نقشی بسیار حیاتی در نهضت او بازی کردند.
نکته دوم. چرا از میان ائمه اهل بیت، تنها حسین قیام کرد؟ مگر در زمان آنها حکّام ظلم و جور بر سر کار نبودند؟ مگر انحراف در شاکله ی اصلی جامعه، پس از پیامبر (ص) آغاز نشده بود؟ چرا علی بن ابی طالب همان نکرد که فرزندش انجام داد؟ تفاوت چه بود؟ تفاوت شرایط زمانی علت عدم قیام دیگر ائمه و قیام حسینی است.
نکته سوم. تعارض اصل حفظ جان با اصل پاسداری از حقیقت. حسین در مقابل یک دو راهی: از یک سو اصلی انسانی و قرآنی خود را به کشتن ندهید! و از سوی دیگر، اصل پاسداری از حقیقت، دغدغه اصلاح، فریضه امر به معروف و نهی از منکر و شفقت بر خلق که آن هم اصلی انسانی و حکمی دینی است. در تعارض این دو اصل اخلاقی چه باید کرد؟ راستی در این میان کدام فعل اخلاقی است؟
نکته چهارم. افعال حسینی: قدّیسانه و فرابشری یا عقلائی و بشری؟ تحلیل عقلانی نهضت حسینی و مطالعه دقیق دیالوگ هایی که بین حسین بن علی و چهره های شاخص مدینه، مکّه و کوفه چون محمّد بن حَنَفِیّه، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عبّاس، عبدالله بن جعفر و عبدالله بن زبیر ردّ و بدل شده است، حقایق بسیاری از مبانی بشری اقدامات امام حسین را به ما نشان می دهد.
چهار ضابطه رجحان قرائت اهل بیت نبی از اسلام: قرائت علوی از اسلام نبوی عُقلائی تر، عادلانه تر، عارفانه تر و اخلاقی تر از دیگر قرائت ها است. دعای «مَکارِم الاخلاق و مَرضِیُّ الاَفعال» (دعای بیستم صحیفه سجّادیه) علی بن الحسین مانیفستِ اخلاقی اسلام اهل بیت است.