جلسه گفتگوی انتقادی دربارهی اسلام در مرکز اسلامی شیعیان شهر کالج استیشن تگزاس و در جمع دانشجویان ایرانی دانشگاه تگزاس ای اند ام (Texas A & M) به دعوت گروه مطالعات اسلامی این دانشگاه (۲۵ آبان ۱۳۹۲) برگزار شد. در این جلسه ۳ ساعته نمایندهی دانشجویان مجموعه ای از سوالات مبنایی تحت عنوان کلی “چرا مسلمان باشیم؟” را جمع آوری و با محسن کدیور مطرح نمود. هدف از طرح این سوالات علاوه بر نقد برخی دیدگاههای سنتی و آشنایی با برخی نظرات کدیور ایجاد فرصتی برای طرح سوالات رایجی بوده است که بخشی از نسل جوان را احیانا در پذیرش یا تداوم دینداری مردد نموده و یا به ابزاری در دست مبلغین ضد اسلامی تبدیل شده اند.
انکار نیاز به دانش تخصصی در فهم دین تعمیمم جهالت است. واگذاری فهم معتبر دین به همگان یعنی شخصی و سلیقه ای کردن دین، یعنی میدان دادن به تفسیر به رای. ناقص بودن یا ناکافی بودن اجتهاد گذشتگان معنایش بینیازی مطلق از مراجعه به کوششهای اجتهادی آنان نیست. اطلاع از کلیهی ادبیات تحقیق دربارهی مسئله شرط لازم و البته ناکافی اجتهاد در آن مسئله است. تکلیف هیچ مسئله ی اسلامی را نمی توان خارج از دین و بدون مراجعه به متون اصیل دینی یکسره کرد. اجتهاد سنتی نیاز به خانه تکانی و تجدید نظر در مبانی و اصول دارد. اجتهاد سنتی اجتهاد در فروع بوده است. من از اجتهاد در مبانی و اصول سخن می گویم.
اجتهاد سنتی در دوران جدید به مشکلاتی مبتلاست. دربارهی اجتهاد در دوران معاصر هشت نکته مطرح شد:
یک. شناخت موضوع احکام و توجه به تغییر بسیاری از این موضوعات در دوران جدید
دو. تجدید نظر در مبانی جهان شناسی، انسان شناسی، اخلاقی و اعتقادی و توجه به این مبانی منقح در استنباط احکام
سه. سپری شدن امکان تخصص در همهی ابواب فقهی، و لزوم مراجعه به شورای مجتهدان متخصص در ابواب مختلف
چهار. تبعیت محققانه نه تقلید متعبدانه. تقلید متعبدانه فاقد دلیل معتبر است
پنج. مراجعه به مطمئن ترین فتوا بهجای تقلید از مجتهد واحد
شش. عدم لزوم تقلید از اعلم و کفایت تبعیت از فتوای مجتهدان جامع شرائط
هفت. عدم لزوم تقلید از حی و امکان تبعیت مشروط از فتوای مجتهد درگذشته
هشت. تاملاتی در مسئلهی خمس و وجوهات شرعیه (عدم لزوم تنصیف خمس و اختصاص نیمی از آن به سادات، طریقیت مجتهدان نه موضوعیت آنها در پرداخت خمس، لزوم تاسیس صندوق خمس زیر نظر نمایندگان مراجع با حسابرسی شفاف دخل و خرج، لزوم انفاق واجب بین ۲/۵ تا ۲۰٪ درآمد سالانه)
ماه رمضان سه بُعد دارد: ۱. ماه روزه، ۲. ماه نزول قرآن، ۳. ماهی که شب قدر در آن است. قرآن کریم دو نزول داشته است. نزول اول: انزال دفعی که از آن به ام الکتاب، لوح محفوظ و کتاب مکنون تعبیر شده و حقیقت قرآن یکباره در شب مبارک قدر در ماه رمضان نازل شده است (مقام إحکام). ما از این نزول جز آنچه خدا خود در کتابش معرفی کرده است چیزی نمی دانیم. نزول دوم: تنزیل تدریجی که قرآن در طی بیست و سه سال بر قلب محمد بن عبدالله (ص) نازل شده است (مقام تفصیل و تفریق). شب قدر شب تقدیر الهی سالانه است از زندگی و مرگ و سعادت و شقاوت و خیر و شر و رزق و غیر آن.
اسلام زیباست، خدایش، پیامبرش، قرآنش، اولیائش، اخلاقش، عبادات و مناسکش، احکامش. اما امروز برخی امور این چهرهی زیبا را زشت کرده است. اگر زشتی هست از دو ناحیه است: از فهم ناقص یا از عمل ناصواب ما.
ما در دوران معاصر با چهار نوع بحران مرتبط با دین مواجهیم: بحرانهای عمومی مربوط به همهی ادیان ناشی از عدم سازگاری تعالیم دینی و مذهبی با مقتضیات جهان مدرن، ۲. بحرانهای مربوط به اسلام، ۳. بحرانهای مربوط به تشیع، ۴. بحرانهای ناشی از جمهوری اسلامی.
با دین شناسی قدیم نمی توان در دنیای جدید دین ورزی کرد. با جهان شناسی و انسان شناسی قدیم نمی توان به باورهای دینی سامان داد. کلام الله بودن تلازمی با جاودانه بودن مفاد تک تک آیات ندارد. آنچه باید رعایت و حفظ شود روح قرآن و هنجارها و ارزشهای ارائه شده در آن است، نه لزوما قالبهای حقوقی موجود در آن. احکام نبوی لزوما احکام ثابت اسلام نیستند. پیامبر احکام موقت نیز وضع کرده است.
بحرانهای دینی و مذهبی در ایران معاصر
شریعت؛ نظام حقوقی یا ارزشهای اخلاقی؟
اجتهاد و تقلید در جهان معاصر
حج یکی از ارکان عملی اسلام ، در زمرهی عبادات مهم و سفری پر رمز و راز به خانهی یار است. در نهمین جلسه از سلسله جلسات زیبائیهای اسلام ظرائف حج بر اساس تعالیم قرآن کریم مورد بحث قرار می گیرد. برخی از مباحث این جلسه عبارتند از: کعبه نماد اسلام؛ خانه ای امن، مبارک و مایهی هدایت برای قوام مردم؛ تساوی همهی مردم در خانهی خدا؛ جان حج: توحید، تقوی و ذکرالله؛ فلسفهی حج: یاد خدا و منفعت مردم؛ حج و تقوی: ممنوعیت آمیزش جنسی، گناه، جدال و شکار؛ رعایت توأمان پوسته و مغز: شعائر، رضوان الهی، عفو، برّ و تقوی؛ یاد خدا و استغفار در عرفات، مشعرالحرام، صفا و مروه؛ فلسفهی قربانی در حج: اطعام مستمندان و تقوی؛ حج و رمضان: دعای حج در ماه رمضان. کعبه یک سنگ نشانی است که ره گم نشود / حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاست؟
قانون اسلامی نمی تواند مجزای از حکومت اسلامی باشد. قوانین جزائی، تجاری، مدنی، بین الملل و سیاسی نمی توانند جاودانه و غیرقابل تغییر باشند. دو نقطه عطف در تاریخ اسلام اتفاق افتاده است: نقطه عطف اول در زمان صحابه و تابعین و آن انتقال از «اخلاق- محوری» به «فقه محوری» شریعت است. نقطه عطف دوم در حدود دههی سی و چهل هجری شمسی، «شریعت به مثابهی نظام قانونی ایدهآل» به جای شریعت به مثابهی احکام عملی است. حکومت اسلامی میوهی این نظریه است، که در آن شریعت به مثابهی قانون حکومتی و حدود شرعی بارزترین مظهر آن است.
انفاق (زکات، خمس، صدقه، نحله …) دومین رکن عملی اسلام و پس از نماز مهمترین عبادت است. در سلسله مباحث زیبائیهای اسلام زیبائیهای انفاق بر اساس تعالیم قرآن مجید مورد بررسی قرار گرفته است. سرخطهای بحث زیبائیهای انفاق به شرح زیر است: انفاق تاوان است یا مایهی تقرب؟ با انفاق چیزی از دست نمی دهید، امانت دارید نه مالک! به چه کسانی زکات بدهیم؟ نیکی چیست؟ مقام بِرّ (نیکی)، آنچه می ماند، پرداخت زکات: پرداخت حق محرومان و تطهیر مال، از چه انفاق کنیم؟ هفتصد برابر پاداش و بیشتر! برای رضایت خداوند و آرامش روحی، انفاق مخفیانه و گناه پوشانی، قبل از مرگ دریابید، آسانی و دشواری آخرت، تجارت بی زیان، بی نیاز و نیازمند واقعی، اسباب فتنه و انفاق.
اگر قیام و قعود، ركوع و سجود، و قرائت و تسبیح را کالبد نماز بدانیم ،حضور قلب و توجه درونی به حقیقت نماز و كسی كه با او راز و نیاز میكنیم جان و روح نماز است. خشوع نیز در واقع چیزی جز حضور قلب توأم با تواضع و ادب و احترام نیست. مؤمنان تنها به نماز به عنوان یك كالبد بیروح نمینگرند، بلكه تمامی توجه آنها به باطن و حقیقت نماز است.
دیدگاه متفاوت در جانشینی سیاسی پیامبر بحثی تاریخی است. باور به ولایت تکوینی ائمه نیز از ضروریات تشیع نیست. امامت به عنوان منبع سوم معرفت دینی و الگوی زیست مؤمنانه پس از پیامبر (ص) رکن تشیع است. جفا به امیرالمؤمنین (ع):
– علی (ع) را مافوق انسان و از سرشت متفاوت دانستن و در حق او و دیگر ائمهی اهل بیت غلو کردن جفا در حق ایشان است.
– تعالیم امام علی را در سیاست خلاصه کردن جفا به اوست.
– سیاست علوی را دستمایهی حکومت استبدادی و ولایت جائر کردن جفا به امام علی است.
– تشیع را با اعمال جاهلانهی خود مذهبی غیرعقلانی، ضد عرفانی، عدالت ستیز و ضد اخلاقی معرفی کردن جفا به امام علی است.
در تعالیم امام علی (ع) شاخصهایی است که کار را بر جفاکاران و جاعلان و دین به دنیافروشان سخت می کند. همین شاخصها زیبائی های سیرهی علوی است.
گزاره های اخلاقی مقدم بر دین هستند و بدون باور دینی نیز صحت و اعتبار دارند. دین باید اخلاقی باشد، اما دین غیر اخلاقی هم ممکن است. ادیان ابراهیمی اخلاقی بوده اند، اما در گذر زمان ممکن است برخی احکام آنها به دلیل عدم اجتهاد عالمان دینی غیراخلاقی شده باشند. یکی از وظایف مجتهدان بصیر توجه به مبانی اخلاقی در زمان استنباط احکام شرعی است. امر خلاف اخلاق نمی تواند مشروع باشد. اخلاق می تواند دینی و غیر دینی باشد. اخلاق سکولار هم ممکن است. اخلاق اسلامی یعنی اخلاقی که توسط منابع اسلامی حمایت و تضمین می شود. گزاره های اخلاقی علاوه بر اعتبار عقلی اگر با پشتیبانی خدا و آخرت همراه شوند ضمانت اجرایی بسیار قوی تری پیدا می کنند. خدای اسلام خدایی اخلاقی است و آخرت در باور اسلامی جایگاه بروز نتایج اخلاقی اعمال دنیوی است. هدف بعثت پیامبر اسلام تتمیم فضائل اخلاقی است، هدف بعثت بسط شریعت یا فقه یا … نیست. هرجا اخلاق نیست، از اسلام نبوی خبری نیست. اسلام دینی اخلاقی است. تتمیم با تأسیس تفاوت دارد. اسلام اخلاق عقلی را با تضمینهای شرعی تکمیل می کند. تبیین فضائل و مکارم اخلاقی از ارشادات نیکوی اسلام است. احکام اخلاقی احکام ارشادی دینی هستند. ایمان و عمل صالح دو جزء اصلی اسلام هستند. عمل صالح فعلی اخلاقی است. مؤمنانه زیستن را تجربه کنیم. جهان دیگر نمی شود مگر جان ما دیگر شود. اصلاح را از خودمان آغاز کنیم. برای اخلاقی زیستن برنامه ریزی کنیم. از الآن!
۱. زیبائی های خداوند، ۲. زیبائیهای آخرت،۳. زیبائیهای قرآن کریم، ۴. زیبائیهای سنت نبوی، ۵. زیبائیهای اخلاق اسلامی،۶. زیبائیهای سیرهی علوی، ۷. زیبائیهای نماز، ۸. زیبائیهای انفاق، ۹. زیبائیهای حجّ، ۱۰. زیبائیهای روزه و شب قدر
سنت رسول الله (ص) دومین منبع و پس از قرآن کریم مهمترین شاخص اسلام است. شئون پیامبر (ص) را در شش امر می توان خلاصه کرد: یک. پیام رسان وحی الهی (تلاوت آیات)، دو. معلم دین (تعلیم کتاب و حکمت)، سه. اسوهی مومنان (تزکیه)، چهار. زمامدار سیاسی، پنج. قاضی در منازعات و شش. ولایت تکوینی. درک صحیح ایمان و عمل صالح در گرو کتاب و سنت است. سنت به دو طریق روایت شده است: طریق اهل بیت و طریق صحابه و خلفا. شرط اعتبار سنت عدم تعارض با کتاب است. روایات منقول از پیامبر تنها پس از تحقیق سندی قابل انتساب به ایشان است.
سه رویکرد به سنت قابل ذکر است: اول. رویکرد ظاهرگرایانه و قالبی (عمل مطلق به ظاهر سنت بدون توجه به اهداف آن)، دوم. رویکرد هدف گرایانهی مطلق، سوم. رویکرد اعتدالی (اهداف شریعت در کنار رعایت قالبها در عبادات و شبه عبادات). سنت پیامبر در حوزهی شریعت دو گونه است: احکام دائمی و احکام موقت و موسمی. گاهی سخنان پیامبر در حد فهم مخاطب اولیه است و زمانی فراتر از فهم او. اما این سخنان همواره در چارچوب فرهنگ زمان و زمین مخاطبان اولیه است.
سنت پیامبر در زمان و زمین خود زیبا بوده است. تکرار ظاهر سنت در خارج از زمان و زمین اولیه یعنی خارج از زمینه لزوما زیبا نیست. برای درک و حفظ زیبائی های سنت نبوی چاره ای جز استخراج قواعد و امور کلی و عمومی نداریم. امور فرازمانی و فرامکانی سنت پیامبر امروز هم زیبا و حرکت آفرین است. این گوهرهای زیبا در سنت نبوی چیستند؟ سرخط برخی زیبائهای سنت نبوی را می توان اینگونه معرفی کرد: الف. محمد (ص) پیامبر رحمت بوده است. ب. اخلاق سرلوحهی تعالیم نبوی است. ج. مدارا و سودمندی برای مردم دو سرخط تعالیم نبوی می باشد.
قرآن کریم وحی خدا نازل شده بر قلب پیامبر اوست. قرآن تفسیر محمد (ص) از تجربهی قدسی یا تعبیر او از رؤیاهای رسولانه یا برداشت او از جهان نیست. محمد (ص) رسول خدا و حامل و تابع وحی الهی است نه اینکه قرآن و وحی تابع شخصیت بشری محمد باشد. آیات قرآن دو گونه است: برخی ناظر به حل مسائل عصر نزول و مخاطبان اولیه قرآن است. این دسته از آیات در دیگر زمانها غیر مستقیم روش مواجهه با مسئله را می آموزد. دسته دوم آیاتی است که به طور مستقیم برای همه زمانها و مکانها پیام دارد. این دسته غرر آیات الهی است. زیبائی های قرآن برای انسان معاصر را در این دسته باید جست. آنها که قرآن و اسلام و را زشت نشان می دهند آیات دسته نخست را تعمیم داده به عنوان حکم فعلی اسلام معرفی می کنند. قرآن کتاب هدایت است، کتاب شریعت و سیاست و اقتصاد و … نیست. کارکردهای زیبای قرآن: الف. سمت و سوی الهی پیدا کردن؛ ب. معنی بخشی به زندگی؛ ج. ضمانت اخلاق؛ د. ارائهی جهانهایی که از دسترس عقل و علم بیرون است: ملکوت، جبروت، آخرت، غیب.
زیبائیهای آخرت دومین بحث از مجموعهی مباحث «زیبائیهای اسلام» است. بحث شامل یک مقدمه کوتاه، چهارده سنت زیبای الهی مرتبط با آخرت و خاتمهای مختصر دراحترام به مقام شهید ۲۱ رمضان امام علی (ع) است. آخرت تحقق اعمال دنیای ماست. بهشت و جهنم اخروی را در همین دنیا می سازیم. پاداش و عقاب تجسم حقیقت عمل ماست. در آخرت پرده ها می افتد. همه چیز آن گونه که هست آشکار می شود. خداوند با نزدیک ده راه مختلف رحمت خود را شامل حال بندگانش کرده است، از جمله ضریب یک برای عمل سوء و ضریب ده و بیشتر برای اعمال خیر، پاداش به نیت خیر و عقاب تنها بر عمل شر، بخشش گناهان کوچک حتی بدون استغفار برای آنها که از گناهان بزرگ اجتناب کرده اند، بخشش همهی گناهان با توبه و استغفار، استجابت دعای خیر دیگران دربارهی انسان، محو سیئات با حسنات، کاهش یا آمرزش گناهان از طریق بلایا و بیماریها در طول زندگی یا زمان مرگ، احتمال شفاعت پیامبر در مراحل انتهایی آخرت، مجازات موقت و نه دائمی برای موحدان سیاهکار.
بحث زیبائیهای خداوند با نامهای نیکوی او (اسماء الحسنی) و رحمت عامه و خاصهی اوآغاز می شود. سنن لایتغیر الهی به اجمال معرفی شده، سپس بحث بر سه سنت از سنن الهی متمرکز می شود: عدالت، رحمت و محبت.
در سنت عدالت این نکات مورد بحث قرار می گیرد: صداقت الهی، جایگاه ایمان و عمل صالح در داوری الهی، عدالت کریمانهی او که کردار ناشایست را معادل آن و کرادار نیک را چند برابر آن پاداش می دهد واینکه بدون بیان قبلی و ارسال رسل حسابرسی نمی کند. نکات ذیل در در سنت رحمت تحلیل شده است: اعلام سنت رحمت از سوی خداوند، تنها کافران از رحمت او مأیوسند، امیدبخش ترین آیهی قرآن، اعلام عمومی بخشندگی و مهربانی خداوند، بسیار بخشندگی خداوند در پی استغفار بندگان، نزدیکتر از همه به انسان، و صمیمی ترین آیهی قرآن. در سنت محبت ودود بودن خداوند، آنها که خدا دوستشان دارد، دوستی دو طرفه انسان و خداوند و راه محمد (ص) طریق عاشقی نکات اصلی بحث است.
عبادات از ثوابت دینی و هسته سخت دینداری و از لوازم بیّن عملی ایمان دینی است. عبادات و مناسک توقیفی و تعبدی هستند. توقیفی یعنی اصل تشریع آن و تعریف حدود و ثغور ان و شرائط قبول آن متوقف بر اراده شارع است. شارع خدا و رسول اوست. فقیه و عارف و متکلم و حکیم و عالم اخلاقی و به طور کلی عالم دینی حق جعل عبادت ندارد. عبادات از اجزای اصلی سبک زندگی مومنانه است.
از مناسک چه می خواهیم؟ تا ما را الهی کند، تا ما را اهلی کند، تا آدم تر شویم، تا به خدا نزدیک تر شویم، تا به بیشتر رنگ خدایی گرفته باشیم، تا پاک تر و مهذب تر و مخلص تر و طاهر تر شده باشیم. مناسک تمهید مقدمات تشرف به محضر الهی است. در این بارگاه بیخودها را می پذیرند، انها که از خود رها شده و به خدا پیوسته باشند. در عبادات از دنیا بریدن و به خدا پیوستن را تمرین می کنیم. نیاز دائمی به خداوند تعبد همیشگی می طلبد.
رسالت پیامبر تحول در جان آدمی است. تشویق او به رنگ خدا درآمدن است. آشنائی با مبدء و معاد است. خود را در معرض آزمایش الهی یافتن است. تعلقات دنیوی را بازی و سرگرمی دانستن و خود را مهیای زندگی جاوید کردن است. تقوی پیشه کردن و کسب رضوان اوست.
پیامبر نیامده است تا دین را به جای عقل و علم و عرف بنشاند. پیامبر نیامده است تا به ما سیاست و اقتصاد و حقوق و صنعت و کشاورزی و علوم انسانی و علوم اجتماعی بیاموزد. در عین این که پیام او همهی این عرصه ها را متأثر می کند.
رسالت پیامبر معنی بخشی به زندگی است. ضمانت اخلاق است. ارائهی جهانهایی است که از دسترس عقل و علم بیرون است: ملکوت، جبروت، آخرت، غیب.
جریان اسلام سیاسی توانست سیاست را به متن زندگی شیعیان برگرداند، اما در مقابل بیش از یک هزاره تفریط به افراط گرائید و سیاست ورزی و به دست گرفتن قدرت سیاسی در تارک وظائف شرعی شیعیان قرار گرفت. پرداختن به جزئیات سیاسی وقت معتنابهی از متدینان را به خود اختصاص داد. مواضع سیاسی بیشترین نقش را در اعتبار جایگاه مراجع تقلید ایفا کرد. سیاست در مقامی بالاتر از فقه بلکه هر رشتهی دیگری قرار گرفت و مصلحت سیاسی سکاندار اندیشهی دینی شد. مراجع تقلید غیرسنتی و روشنفکران دینی همانند احزاب سیاسی و در غیبت آنها کارکرد فعالان سیاسی یا احزاب سیاسی پیدا کرده اند و در بسیاری امور ریز و درشت سیاسی اظهار نظر و ارائهی طریق می کنند. طریق وسط بین افراط و تفریط برای عالمان دین و نواندیشان دینی اکتفا به اظهار نظر سیاسی در امور کلانی است که جنبهی حیاتی دارد و عدم اظهار نظر به انحراف اساسی جامعه می انجامد. اظهار نظر در امور موضوعی و روزمرهای که خود مردم توان تشخیص دارند زیبندهی ایشان نیست. آنها باید در عمل اثبات کنند که زائدهی سیاستمداران اصلاح طلب نیستند و در اندیشه و عمل آنها اموری مهمتر از سیاست هم هست.
پیامبر خدا آمده بود که ما را زنده کند، پیام اصلی او احیای معنویت و انسانیت است. معنا بخشی به زندگی اصل و اساس رسالت پیامبر است.
تعالیم پیامبر به بشریت را می توان در ارائه سبک زندگی مؤمنامه تلخیص کرد. این سبک به دو بخش بینش مؤمنانه به هستی و منش و روش مؤمنانه قابل تقسیم است. مهمترین تعالیم پیامبر در بخش بینش مومنانه عبارت است از: باور به خدای واحد، باور به آخرت، باور به غیب.
در بخش منش و روش مومنانه محورهای اصلی تعالیم پیامبر اینهاست: عدالت و کرامت و رحمت و احسان، اخلاقی زیستن، بارور کردن عقل آدمی، عبادت و مناسک، و شریعت.
دو منبع اصلی تعالیم پیامبر قرآن کریم و سنت نبوی است.احادیث و نقلهای تاریخی گزارشگران سنت هستند. این گزارشها حداقل هفتاد سال بعد از وفات پیامبر نوشته شد و حداقل یک قرن و نیم بعد از پیامبر منتشر شده و آکنده از نقلهای غیر معتبر و جعلی است و نیاز به پالایش دارد. اکتفا به قران به بهانه مشکلات احادیث نگاهی ناقص به اسلام است. قرآن و سنت حاکی از گزاره های زمان مند و تعالیم جاودانه اسلامی است و نیاز به کار کارشناسی دارد.
«اسلام سنتی»، تشیع سیاه پوش: عزاداری به مثابه کفاره گناهان
«اسلام سیاسی»، تشیع سرخ انقلابی: عزا به مثابه همراهی سیاسی با قیام حسینی برای براندازی حاکمیت ظالم، استقرار عدالت، اقامه ی دین و بدست گرفتن قدرت سیاسی
«اسلام مدنی»، تشیع سبز اجتماعی فرهنگی سیاسی: نهضت حسینی حماسه ی استقامت بر ارزشهای اصیل اخلاقی و اشاعه معالم دین
امامت سه ساحت متمایز و متفاوت دارد. کدام یک از این ساحات اصل اعتقادی است؟ آیا باور به هر سه ساحت لازمهی تشیع است؟
ساحت اول: مرجعیت علمی و اسوهی عملی. امام پس از خدا و پیامبر منبع سوم اخذ معارف دینی، معلم، مفسر و شارح بی خطای وحی الهی و سنت نبوی است. ساحت دوم: زعامت سیاسی. امام خلیفهی پیامبر در زمامداری و حکومت داری و قضاوت در مرافعات مردم دوران خود است. ساحت سوم: ولایت تکوینی و وساطت فیض. امام باذن الله توان تصرف در کائنات دارد و تدبیر بخشی از عالم طبیعت و نیز عوالم مافوق از طرف خداوند به ایشان واگذار شده است. ائمه مجرای فیض الهی هستند.
امامت همان ساحت علمی و اسوه بودن ائمه است. امامت به معنای سیاسی امری تاریخی است. امامت به معنای ولایت تکوینی از ضروریات تشیع نیست. اگر کسی ادلهی این ساحت را کافی نمی داند عدم باور به آن ضرری به اعتقادات او نمی زند. روایات متواتر پیامبر بر فرض نص بودن بر ساحت اول امامت دلالت دارد. عمومات قرآن با ساحت اول امامت منافاتی ندارد. ساحت سوم نص قرانی ندارد.
ممیزات تشیع معالم و نشانه های آن است. تکیه بر «آنچه باید باشیم» است.
ممیزات در سه بخش بررسی می شود: روشها، باورها و افعال. در روشها ممیزه تشیع پذیرش عقل و شهود در کنار وحی است. ممیزات تشیع در بخش باورها پنج محور است. محور اول توحید است.شیعیان به راهنمایی امامان اهل بیت هم به توحید صفاتی قائلند هم به توحید افعالی. بجای جبر یا تفویض مدرسهی اهل بیت به اختیار قائل است. در این مدرسه هرگز توسل به پیامبر یا ائمه یا شفاعت ایشان توکل به خداوند را تحت الشعاع خود قرار نمی دهد.
در محور آخرت سازگار با تعالیم اهل بیت شمول گرایی است و نه انحصارگرایی در رستگاری. باور به نبوت گرامی داشتن سنت پیامبر است. به بهانه جعلی بودن برخی احادیث مجاز نیستیم «حسبنا کتاب الله» بگوییم و به سنت پیامبر پشت پا بزنیم. عدم تحریف قران لازمهی مدرسهی اهل بیت است. به بهانهی بالا بردن ائمه نمی توان با قول به حذف آیات فضائل ائمه از قرآن کتاب خدا را بی اعتبار کرد. محور چهارم از ممیزات تشیع عدالت است. عدالت در دو ساحت مطرح است: ساحت اعتقادی و کلامی و ساحت اجتماعی و سیاسی. بخش سوم ممیزات در افعال است. عمل صالح با معرفی قرآن و سنت پیامبر تعیین می شود. در ورودی شیعیان به باب علم نبی باب علی و اهل بیت اوست.
برای تماس می توانید از نشانی ایمیل
[email protected]
استفاده کنید.