مصاحبه

مصاحبه تحلیلی

قضیه آذری قمی به زبان ساده

آذری قمی با این که آقای خامنه‌ای را مجتهد مطلق نمی‌دانست اما بنا بر مصلحت نظام رهبری‌اش را تایید می‌کرد، پس از این که رهبری ادعای مرجعیت کرد، آذری گفت با مصلحت می‌شود رهبر درست کرد اما نمی‌توان مرجع تقلید ساخت. در عرف مرجعیت شیعه حرص به مرجعیت آن هم برای کسی که حداقل متهم به فقدان صلاحیت است نقطه ضعف بسیار بزرگی است و در نامه دومی که دفتر رهبری منتشر کرده سعی کرده به زبان آذری بگوید که ایشان حریص بر مرجعیت و اخذ مقام نبوده است.

مصاحبه تحلیلی

جایگاه حوزه علمیه و روحانیت ایران در سده اخیر

از نفوذ روحانیون در جنبش مشروطه تا تاسیس حوزه علمیه؛ از حوزه علمیه ساکت اما قدرتمند تا حوزه مخالف و انقلابی؛ دکترین ولایت فقیه و حکومت دینی؛ و ظهور روحانیت حکومتی به عنوان یک بنگاه اقتصادی. چالش بزرگ میان اسلام سیاسی و غیرسیاسی در میان طلاب و حوزه علمیه در قرن جدید ادامه خواهد یافت. تجربه ۴ دهه حکومت دینی با یک بازخورد ضد دینی و جنبش سکولار ناپخته از سوی مردم همراه خواهد بود. روحانیت و مرجعیت سنتی در قرن جدید وجود خواهد داشت، اما بدون اقتدار کنونی.

مصاحبه کوتاه

حمایت از مراجع سنتی منتقد

اظهارات آقای صافی گلپایگانی نقد بسیار نرم سیاست خارجی ماجراجویانه جمهوری اسلامی و اقتصاد مقاومتی رهبری است که با حاکمیتی کاملا یک دست و تماما تندرو در قطاری بدون ترمز کشور را در سرازیری سقوط با سرعت پیش می برد. من با مجازات منتقدان صافی موافق نیستم، بلکه باید رسانه های داخل کشور در انتقاد از رهبری آزاد باشند. ای کاش دیگر مراجع تقلید هم حداقل در همین حد از حقوق مردم دفاع کنند. جمهوری اسلامی تنها مراجع تقلیدی را محترم می شمارد که مداح رهبری و سیاستهای او باشند.

مصاحبه تحلیلی

ریاست غیرقانونی قوه قضائیه

مطابق اصل ۱۵۷ قانون اساسی رئیس قوه قضائیه باید «مجتهد عادل» باشد. ابراهیم رئیسی و محسنی اژه ای نه تنها مجتهد مطلق نیستند، بلکه مجتهد متجزی هم محسوب نمی شوند. انتصاب آنها غیرقانونی و احکامشان فاقد وجاهت قانونی است. ریاست قوه قضائیه در درجه اول به دانش حقوقی احتیاج دارد، فقدان اجتهاد در رؤسایی که از دانش حقوق بی بهره اند یعنی نداشتن شرط علمی تصدی ریاست قوه قضائیه. ریاست محسنی اژه ای به هیچ تغییر معنی داری در قوه قضائیه نخواهد انجامید. خانه از پای بست ویران است.

مصاحبه تحلیلی

انتخابات و آینده نظام، رهبر مهره‌چین است یا مهره؟

انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ انتخابات مهمی است، به دلیل احتمال درگذشت رهبری در این دوره، و انتخاباتی غیررقابتی که رقابت جدی بین بیعت با نظام و عدم مشروعیت آن است. نظام به انتخابات غیررقابتی معاون اجرایی رهبری که همان انتصاب در قالب انتخابات یا بیعت با نامزد نظام است تن داده است. در انتخابات پیش رو به دلیل اصلاح ناپذیری جمهوری اسلامی شرکت نمی کنم و رأی نمی دهم. منطق شرکت در انتخابات غیررقابتی همان منطق پوسیده انتخاب بین بد وبدتر و شرکت در مناسک انتخابات به هر قیمتی است.

مصاحبه تحلیلی

جمهوری اسلامی مرحلۀ گذار به حکومت اسلامی بود

حسن روحانی آخرین رئیس‌جمهور ایران است. از این به بعد ایران «معاون اجرایی رهبر» دارد که البته همچنان اسم تشریفاتی رئیس‌جمهور را یدک می‌کشد. نظام می‌داند در فضای آزاد و رقابتی فاقد پایگاه اجتماعی است و ممتنع است که در یک رقابت عادلانه و آزاد نامزد مورد نظرش رای بیاورد. زمامداران جمهوری اسلامی و منصوبین ایشان هرگز به جمهوریت باور نداشته اند. جمهوری اسلامی حکومت گذار به «حکومت اسلامی» بوده است. گام اول اجماع ملی بر اصلاح‌ناپذیری نظام موجود مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه و سیطره اختاپوسی سپاه پاسداران است.

مصاحبه تحلیلی

اصلاح دینی از منظر کدیور

متن کامل مصاحبه مبتلاشده به‌تیغ سانسور در ایران. جنبش اصلاحی حداقل در چهار محور منشأ خدمات و برکاتی بوده است: رواج تفکر انتقادی در حوزه‌ی دین، نگاه تاریخی به دین، شتاب‌بخشیدن به روند سکولاریته، و مطرح کردن فهم‌های گوناگون از متن واحد و قرائت پذیری دین. به آینده «اصلاح معرفت دینی» یا «نواندیشی دینی» خوش بینم، هرچند آینده مطلوبی برای رویکرد «اصلاح دین» مشهور به «روشنفکری دینی» پیش بینی نمی کنم. روشنفکری دینی پلی به سوی سکولاریسم ذهنی یا فلسفی است و دیر یا زود به همان ملحق خواهد شد.

مصاحبه کوتاه

دیدار دو رهبر مذهبی بلندپایه

اینکه رهبر کاتولیکهای جهان بین دو چهره متفاوت تشیع آقای سیستانی و نجف را انتخاب کرده و نه رهبر جمهوری اسلامی در تهران را معنی دار است. پاپ موضع معتدل سیستانی را ترجیح داده است و امیدوار است این رویکرد در منطقه حاکم شود. قم در ایران استقلال نجف در عراق را ندارد. این دیدار در جای خود مهم است. اما نباید درباره آن مبالغه کرد. امیدوارم این دیدار به ارتقای روحیه تسامح و رواداری مذهبی کمک کند. در این دیدار به کلیات و تعارفات اکتفا می شود.

مصاحبه کوتاه

مصباح خشونت و استبداد دینی

مصباح یزدی نظریه پرداز استبداد دینی، تئوریسین خشونت و اسلام قساوت و از مهمترین منتقدان اسلام رحمانی بود. سه بار از وی تقاضای مناظره کردم با تصریح به اینکه: «من به اسلام مصباح کافرم». به حق مردم در تعیین سرنوشتشان باور نداشت و انتخابات، جمهوریت و دموکراسی را یکسره باطل می دانست. از تریبون عمومی جواز ترور توهین کنندگان به مقدسات و تضعیف کنندگان نظام را صادر می کرد. مصباح اوج ارادت خود را به رهبری در پابوسی وی نشان داد، کاری که برای استادش آقای خمینی هم نکرده بود.

مصاحبه کوتاه

غیرت دینی و انقلابی یزدی!

اگر در رهبری آقای خامنه ای اکبر هاشمی رفسنجانی نقش اصلی داشت، در مرجعیت وی محمد یزدی نقش اول را ایفا کرد. یزدی یکی از توجیه گران اصلی نظریه ولایت انتصابی مطلقه فقیه، بزرگترین عامل حکومتی کردن حوزه های علمیه شیعه در نیم قرن اخیر، در سرکوب مراجع مستقل و معترض نقش اصلی داشته است. رهبر جمهوری اسلامی در پیام تسلیتش «غیرت دینی و انقلابی» این «عالم مجاهد و پارسا» را ستود. فاصله این توصیف با جایگاه نازل مردمی یزدی دقیقا نشانگر شکاف عمیق حاکمیت با افکار عمومی است.

مصاحبه تحلیلی

اکثریت مراجع با جمهوری اسلامی مخالفت کردند

من آینده ایران را بعد از جمهوری اسلامی یک حکومت شبیه به بعد از فروپاشی خلافت عثمانی می‌بینم. یک دوره اسلام‌ستیزانه خواهیم داشت تا بعد به دوران تعادل برسیم. دراین چهل سال، آن بخشی از روحانیت که با نام دین به حکومت نزدیک شد و به قدرت سیاسی آلوده شد آینده‌ای ندارد و منفور است. از ولایت مرجع تقلید به ولایت مجتهد متجزی و ولایت مومن مقلد تنزل کردید، چرا اسمش را می‌گذارید ولایت فقیه؟! اگر برای رهبری مرجعیت شرط لازم نبود، چرا بعد از رهبری ادعای مرجعیت کردید؟!

مصاحبه تحلیلی

قدمی به‌سوی اصلاحات ساختاری

موسوی خوئینی‌ها در نامه سرگشاده‌ای به نقد علنی رهبری به عنوان علت اصلی مشکلات سه دهه اخیر کشور پرداخته است. اصلاح طلبی ساختاری: تغییر ساختار حقیقی و حقوقی جمهوری اسلامی بدون وابستگی؛ نقد دهه اول جمهوری اسلامی؛ نظریه ولایت فقیه امّ‌المصائب مشکلات ایران؛ خامنه‌ای بزرگترین مانع استیفای منافع ملی، حاکمیت قانون، استقرار دموکراسی و آزادی؛ همه‌پرسی «جمهوری دموکراتیک سکولار»؛ تکیه بر «جنبش اجتماعی» و تظاهرات خیابانی آرام؛ آمادگی هزینه دادن. از نامه موسوی خوئینی‌ها به میزانی که این شاخصها را جامه عمل بپوشاند می توان از آن انتظار داشت.

مصاحبه تحلیلی

خیر کثیر حفظ آزادی و اختیار انسان

کلیه روایات مدح شهر قم جعلی هستند. تفکر فلسفی، عرفانی و دینی ما از ویروس کرونا نه تنها آسیبی نمی‌بیند، بلکه قوی‌تر پیش خواهد رفت. مدافعان برهان شر می پندارند بایستی خدا با أراده تکوینی علاوه بر تشریعی أصلا اجازه ندهد هیچ شر طبیعی و اخلاقی در دنیا واقع شود. چنین انتظاری أولا غیرممکن، ثانیا به ضرر نوع انسان است. آزادی و اختیار مردم بعد از عقل بزرگترین نعمت خداداد است. سلب آن به هر دلیلی بزرگترین شر ممکن است، شری به مراتب بزرگ‌تر از شرور قلیل طبیعی و اخلاقی.

مصاحبه کوتاه

کرونا و دینی که افیون توده هاست

جاهلانی که به قصد تقربْ ضریح امام زاده را می‌لیسند، یا بسته شدن درِ حرم را برنمی‌تابند و دری که به حکم قانون و موازین شرع هرچند با تأخیر
بسته شده با حماقت خود می‌شکنند، از سه جهالت رنج می‌برند: جهالت علمی، جهالت دینی و جهالت مذهبی. دینِ خرافاتی که در حوزه علوم تجربی، اجتماعی و انسانی هم به گزاره های اثبات نشده متافیزیکی متوسل می‌شود حقیقتا افیون توده‌هاست. اسلام بنیادگرای حاکم با این بینش افیونی از اسلامْ «مغزشویی» و مردم را «استحمار» می‌کند.

مصاحبه تحلیلی

بازخوانی اعدامهای ۶۷

نظام پس از عملیات مرصاد به فکر پاکسازی کامل اعضا و هواداران گروههای معارض افتاد که هیچ نقشی در عملیات مذکور نداشته اند. اگر آقای خمینی نامه های اعتراضی قائم مقامش را در همان زمان دیده و اقدامی نکرده گناهکار است و اگر به دستش نرسیده چگونه کسی که از دفتر خودش بی خبر است از زوایای کشور با خبر بوده است؟ نویسنده نامه عزل ۶ فروردین ۶۸ یقینا درباره «تعداد بسیار معدودی اعدامی» دروغ گفته است. اعدامها و کشتارهای جمهوری اسلامی چندین برابر رژیم پهلوی بوده است.

مصاحبه کوتاه

سند ملی تازه ای درباره اعدامهای ۶۷

احمد منتظری خبر از نوار صوتی ملاقات آقای منتظری با هیات چهار نفر مرگ در دی ۱۳۶۷ داده که در آن هیات به قائم مقام رهبری خبر می دهد که احمد خمینی خواستار ادامه اعدامها شده است. آقای منتظری بر سر آنها نهیب می زند که چرا به آقای خمینی نگفتید؟ حکومت جلوی انتشار این نوار را گرفته و احمد منتظری صریحا تهدید شده که اگر نوار دوم را منتشر کند روانه زندان می شود. افشای این سند ملی مشروعیت جمهوری اسلامی را بیش از گذشته زیر سوال می برد.

مصاحبه کوتاه

مقایسه پرمعنی از کنج حصر

میرحسین موسوی از کنج حصر نُه ساله اش در بیانیه اخیرش أولا کشتار آبان ۱۳۹۸ را با کشتار ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ در میدان ژاله و ثانیا آدمکشی رژیم غیر دینی پهلوی به فرماندهی شاه را با حکومت دینی جمهوری اسلامی به فرماندهی ولایت مطلقه فقیه مقایسه کرده است. جمعه سیاه پایان مشروعیت حکومت پهلوی و در سرازیری سقوط قرار گرفتن آن بود.موسوی حداقل در دو امر باید تجدید نظر کرده باشد: یکی در اجرای بی تنازل قانون اساسی و دیگری امکان دموکراسی در حکومت دینی و اصلاح پذیری جمهوری اسلامی.

مصاحبه تحلیلی

هیات حاکمه ایران دچار کوررنگی ایدئولوژیک است

کسانی که جز اعتراض به سیاست‌های نظام کاری نکرده باشند، یعنی اکثریت قریب به اتفاق تظاهرکنندگان هیچ جرمی مرتکب نشده‌اند. آنها که از سر خشم جایی را تخریب کرده اند تخلف کرده‌اند، اما قطعا محارب نیستند. معدودی که مسلحانه مرتکب قتل باشند مشمول حکم قانونی محارب می شوند. در قانون مجازات اسلامی خبری از تفسیر من درآوردی “زجرکش کردن” نیست! آقازادگی روشی موجه برای اصلاح امور کشور نیست، چه رضا پهلوی، چه حسن خمینی، و چه مجتبی خامنه ای. افراد باید شخصا دانش، تدبیر و سابقه مدیریت کلان داشته باشند.

مصاحبه کوتاه

نگرانی شدید از کشتار معترضان

با گذشت پنج روز از اعتراضات اخیر تعداد کشته‌ها یقینا سه رقمی است و حداقل یکصد و پنجاه نفر. رهبر و ریاست جمهوری حاشیه شرارتی که به احتمال قریب به یقین کار ماموران امنیتی و نظامی است به متن حادثه تبدیل کرده درسرکوب مردم بی دفاع به بهانه بازگرداندن امنیت داد سخن داده اند. اکنون که خونهای زیادی به ناحق ریخته شده جای آن دارد که رجال دین در اقتدا به مولای متقیان بر سر حاکمیت فریاد بزنند که «ایاک والدماء» و زمامداران را از ریختن خون بیشتر برحذر دارند.

مصاحبه کوتاه

به رسمیت شناختن اعتراض مردم

جمهوری اسلامی باید صدای اعتراض مردم را به رسمیت بشناسد. تخریب و آتش سوزی کار مردم نیست. با تحریک مأموران امنیتی برای انحراف اعتراض ملی و توجیه سرکوب گسترده صورت می گیرد. نظام همه راههای اعتراض، تظاهرات و انتقاد مسالمت آمیز پیش بینی شده در قانون اساسی را مسدود کرده است و آن گاه به بهانه شرارت مردم را سرکوب می کند. در تجارب قبلی خصوصا در جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ و مشخصا در روز عاشورا اراذل و اوباش اجیر شده توسط سپاه عامل اصلی خشونت بود نه مردم.

مصاحبه تحلیلی

راهکارهایی در مقابله با خطر تجزیه ایران

چه کسانی که جمهوری اسلامی را اصلاح پذیر می‌دانند، چه منتقدانی که امیدی به اصلاح آن ندارند اما به حرکت درون‌زا و مستقل برای حاکمیت قانون و استقرار یک رژیم دموکراتیک سکولار مبارزه می‌کنند، و چه اپوزیسیونی که به طناب پوسیده‌ی امثال ترامپ آویزان شده‌اند، هر سه گروه به حفظ تمامیت ارضی ایران اعتقاد دارند. باید ایران یکپارچه‌ای بماند تا به شکل جمهوری اسلامی بالفعل، شکل اصلاح شده‌ی جمهوری اسلامی، یا جمهوری دموکراتیک سکولار غیروابسته، یا رژیم مشروطه یا جمهوری وابسته به آمریکا اداره شود.

مصاحبه کوتاه

خاطره پرافتخار جنبش سبز در حافظه ملت ایران

اگرچه جنبش سبز سرکوب شد، اما از آن «یک خاطره پرافتخار» در حافظه ملت ایران باقی مانده است. اگر جنبش مرده بود رهبرانش هشتمین سال حصر خانگی غیرقانونی را تحمل نمی کردند. هنوز منتظرم تا میرحسین موسوی قفل سکوت هشت ساله را بشکند. البته می توان در تفسیر تابلوهای نقاشی یا سکوت معنی دار او نوشت، اما جنبش سبز اگر قرار است حقیقتا زنده باشد چشم به راه بیانیه های جدید تحلیلی میرحسین یا نامه‌های تشریحی او به محضر ملت ایران است.

مصاحبه کوتاه

چرا اصل ممنوعیت شکنجه هرگز در جمهوری اسلامی عملی نشده است؟

چکیده: در حمایت از پرسش شجاعانه اسماعیل بخشی نماینده کارگران نیشکر هفت تپه از وزیر اطلاعات. درباره منع شکنجه یک اصل در قانون اساسی، و سه ماده در قوانین عادی داریم. اما به همین موارد هم در این چهل سال عمل نشده است! دو مصوبه دوره ششم مجلس شورای اسلامی با عناوین «طرح اجرای اصل ۳۸ قانون اساسی در منع شکنجه» و «طرح الحاق دولت جمهورى اسلامى ایران به کنوانسیون منع شکنجه و سایر رفتارها یا مجازاتهاى ظالمانه، غیر انسانى و تحقیرآمیز» از درخشان‌ترین فصول قانون‌گذاری در تاریخ ایران است. هر دو طرح قانونی با ایرادهای بهانه جویانه شورای نگهبان و حکمیت غیرمنصفانه مجمع تشخیص مصلحت نظام متوقف شد و نهایتا هیچکدام به قانون تبدیل نشد. مفسران رسمی قانون اساسی با اطلاق اصل ۳۸ منع شکنجه موافق نبوده و نیستند. از آن بالاتر تفکر رسمی جمهوری اسلامی با مفهوم قانون ناآشناست. سر را بالا می گیرند که در جمهوری اسلامی احدی شکنجه نشده است! ما به حکم خدا حدود و تعزیرات را اجرا می کنیم! تعزیر پذیرفته شده در فقه سنتی مجازات بعد از ثبوت جرم و برگزاری محاکمه است، نه ضرب و جرح و فشار برای کشف جرم! تاریخ جمهوری اسلامی از بدو تولد با شکنجه گره خورده است. در میان مسئولان جمهوری اسلامی دو نفر به شکنجه نهادینه در زندانهای جمهوری اسلامی اعتراض کردند و هر دو هم برکنار شدند، یکی بنی صدر، و دیگری آقای منتظری. دیگر مسئولین جمهوری اسلامی همواره وجود شکنجه را در زندانها و بازداشتگاههای جمهوری اسلامی انکار کرده آن را «دروغ بزرگ!» نامیده اند. چرا اصل ممنوعیت شکنجه هرگز در جمهوری اسلامی عملی نشده است؟ چون اراده ای برای ریشه کن کردن آن نبوده و نیست. چون از منظر تفکر رسمی در جمهوری اسلامی تعزیر (بخوانید شکنجه!) با اذن حاکم شرع اصولا نه تنها ممنوع نیست بلکه از اسباب حفظ نظام بوده و هست و باعث افتادن رعب و وحشت در دل بدخواهان می شود و این یعنی اقتدار نظام! پس چیزی که چنین تاثیر شگرفی در حفظ نظام داشته معلوم است که نباید ممنوع باشد، مهم این است که با اجازه و به میزانی که حاکم شرع تجویز کرده اعمال شود. شکنجه با هر اسمی ولو تعزیر، حتی با اجازه حاکم شرع، خلاف شرع، غیراخلاقی، غیرقانونی و نقض موازین حقوق بشر است. از قرائتی از اسلام که شکنجه را ولو با عنوان تعزیر تجویز می کند باید به خدا پناه برد.

مصاحبه تحلیلی

مبانی شرعی بهتان برای حفظ نظام

چکیده: در «دین اخلاقی» مسلمانان مجاز نیستند حتی به مخالف و منتقد خود نسبت خلاف واقع و ناروا بدهند. اما در «دین جدا از اخلاق» حفظ نظام اوجب واجبات است و هدف وسیله را توجیه کرده، غیبت، تهمت، افترا، بهتان و نسبت دروغ اگر به مخالف سیاسی باشد نه تنها جایز بلکه در مواقعی واجب و مستوجب ثواب است! به فتوای آقای خمینی در تحریرالوسیلة ارتکاب محرمّاتی (از قبیل ناسزا، دروغ و اهانت) برای پیشگیری از یک منکر بدتر جایز است. محمد مؤمن قمی ابتدا دربارۀ قذف مبتدع از طریق بهتان به وی به استناد «باهتوهم» به این نتیجه می‌رسد که مبتدع را می‌باید با ادلّۀ روشن و قاطع بی‌آبرو کرد، نه اینکه با نسبت دادن امر خلاف واقع به وی به او بهتان زد. سپس در شرح قذف مبتدع از طریق سبّ وی با استناد به «اکثروا فیهم السبّ» در یک إن قلت و قلت اهانت به مُبتَدع را به وسیلۀ سبّ مجاز شمرده هرچند سبّ از طریق نسبت‌دادن به حرام دیگر را به وی حرام دانسته است. سپس با ابداع احتمالی در بیان قبلی خود مناقشه کرده که سبّ به امر معلوم‌الکذب به مبتدع جایز نیست، اما سبّ به امر معلوم‌الصدق (که بهتان محسوب نمی‌شود) و سبّ به امر مشکوک‌الصدق به وی مجاز است. یعنی روایت مقتضی جواز بلکه رجحان سبّ مبتدع به امر مشکوک‌الصدق است. در مدرسۀ آقای خمینی با قیودی از قبیل متوقف بودن یک امر اهمّ شرعی بر محرّمات اخلاقی یا مشکوک‌الصدق بودن امری دربارۀ مبتدع از باب سبّ می‌توان مخالف را به امر خلاف واقع متهم کرد و برای حفظ نظام به او بهتان زد، چرا که چنین افرادی مهدورالعرض تلقی می شوند. مهدورالعِرض کسی است که بدون محاکمه و بدون حق دفاع هرکسی می تواند آبروی او را بریزد. در حکومت دینی هر مخالف سیاسی و منتقدی به‌ سادگی مشمول قاعده‌ی مباهته شده مهدورالعِرض می‌گردد. منتقدان سیاسی را باید «به هر قیمت» از چشم مردم انداخت! ازنسبت خلاف واقع به ارتکاب اعمال منافی اخلاق و عفت عمومی گرفته، تا فساد مالی، یا وابستگی به اجانب و جاسوسی برای دول متخاصم. اصلا مهم نیست که منتقد سیاسی به هیچیک از این امور مبتلا نبوده باشد. مهم این است که او بفهمد با دم شیر بازی نکند! وگرنه باید پیه هر اتهامی را به تن خود بکشد، هر اتهامی! (به معنای واقعی کلمه) به میزانی که انتقاد او نافذتر و مؤثرتر باشد، بهتان به او توسط عوامل رسمی حکومت دینی گسترده‌تر و شدیدتر خواهد بود.

مصاحبه کوتاه

حکومتی شدن مراسم عزاداری در ایران

عاشورا ماهیتی سیاسی دارد اما در سطح کلان نه خرد. و آن مبارزه با ظلم و ستم، استبداد و فساد نظام حاکم است. تنزل آن به سطح خرد و سیاست روزمره محلی و استفاده جناحی برای حذف رقیب سیاسی به ابتذال آن می انجامد. جمهوری اسلامی با سه اهرم واحد تخصصی تبلیغ حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم و از همه مهمتر سازمان تبلیغات اسلامی کلیه فعالیتهای مذهبی خصوصا عزاداری ها را کنترل می کند. اساس سنامه سازمان تبلیغاتی حکومتی کردن عزارادی بلکه فعالیتهای مذهبی است.
این نظم حکومتی باعث بی‌روح شدن مراسم مذهبی، کم رونق شدن آنها می شود. امور مذهبی وظیفه داوطلبانه منومنان در جامعه مدنی است. اما حکومت دینی خود را متولی همه چیز می داند از جمله فعالیتهای دینی. رشد قارچی و بیمارگونه و سرطانی و تولید انبوه مداحی که جریانی کم‌سواد و پرمدعا و وابسته به نهادهای امنیتی و سیاسی هستند از خواص جمهوری اسلامی است. مداحان جای روحانیون روضه خوان را گرفته و بیشتر می گیرند. مداحی ترویج خرافات و قشری‌گری، تهییج احساسات بدون رشد معرفتی و تنزل جلسات مذهبی به پاندول سیاست حاکم است. در حقیقت مداحی که نه در آن معرفت است، نه خلوص و نه هنر خصلت بارز سیمای مذهبی جمهوری اسلامی شده است.