میراث بنیانگذار: رویهی یکهسالاری فراقانونی
میراث بنیانگذار جمهوری اسلامی به دو دسته قابل تقسیم است. میراث دستهی نخست سرمایهی رهایی و بیداری ملل شرق و مسلمان است، در حالی که میراث دستهی دوم استبداد دینی و سلطنت اسلامی است. از دستهی نخست میتوان به خدمات آقای خمینی یاد کرد، در حالی که دستهی دوم میتواند صدمات ایشان به اسلام معاصر تعبیر شود. آقای خمینی وقتی احساس تکلیف میکرد، یا امری را برای مصلحت نظام لازم میدانست نظر خود را بر هر چیزی از جمله قانون (اعم از اساسی و عادی) و مشورت با دیگران (اعم از کارشناسان و مردم) مقدم میدانست، و هیچکس و هیچچیز جلودارش نبود. این تقدم فقط عملی نبود، او برای آن مبانی نظری هم داشت. اصولا «ولایت انتصابی مطلقهی فقیه» معنایی جز اولویت نظر ولی فقیه بر نظر دیگران ولو جمهور مردم و تقدم بر قانون ولو قانون اساسی ندارد. بنابراین ولایت انتصابی مطلقهی فقیه حکومتی یکهسالار و فراقانونی است. در حکومت یکهسالار تصمیمگیرندهی کلان کشور یک نفر است: شخص اول. آقای خمینی انتقاد را برنمیتافت و منتقدی که نفوذ دینی و اجتماعی داشت بدون رعایت موازین قانونی از حیّز انتفاع ساقط میکرد. در دوران زمامداری وی آزادی منتقدان بهنحو نهادینه سلب شد. آقای خمینی هرگز نظارت هیچ بنیبشری از جمله مجلس خبرگان رهبری را بر خود نپذیرفت. ایشان خود را تنها در برابر خداوند در سرای دیگر مسئول میدانست و لاغیر.