مهدویت و ولایت تکوینی
الف.اینکه گفته می شود اعتقاد به مهدویت جز تعلیمات اولیه شیعه نبوده و بعدا بوجود آمده صحیح است؟ ب. در بعضی روایات می بینیم که
الف.اینکه گفته می شود اعتقاد به مهدویت جز تعلیمات اولیه شیعه نبوده و بعدا بوجود آمده صحیح است؟ ب. در بعضی روایات می بینیم که
آب آوردن عباس بن علی (ع) به حرم امام حسین (ع) مستند است و آب نخوردن ایشان وصف حال می باشد. در میان منابع تاریخی تا قرن ششم هیچ اشاره ای به نام یا سرگذشت رقیه بنت حسین بن علی (ع) به چشم نمی خورد. این نام و داستان به تدریج در قرون بعدی خلق شده است.
سبّ و هتک حرمت صحابه و شیخین حرام است. برگزاری مراسمی بنام عیدالزهرا فاقد هرگونه ریشه صحیح تاریخی، فاقد هرگونه مستند معتبری به ائمهی اهل بیت، و خلاف مسلمات اخلاق اسلامی است. برگزاری و مشارکت در چنین مجالسی بدعت و خلاف شرع است.
پرسش: مدتی است که با یکی از دوستان در خصوص مسئله ی “ظهور” صحبت هایی داشتم. ایشان در خصوص “علائم ظهور” به مواردی از جمله
امام علی بن ابی طالب (ع) خلیفهی چهارم مسلمانان اهل سنت، امام اول مسلمانان شیعه و سرسلسله همهی عرفای مسلمان (به استثنای یک سلسله) است. طبیعی است که هریک از منظر باورهای خود به ایشان بنگرند. علی (ع) معتبرترین راوی تعالیم محمد بن عبدالله (ص) است و تشیع چیزی غیر از پیروی او نیست. اصول مذهب تشیع به عدل و امامت است و آنچه از اصول مذهب نیست بود و نبودش در تعالیم امام علی (ع) خللی در تشیع وارد نمی کند.
پرسش: آیا به غیر از حدیث مفرد جابر بن عبدالله انصاری ما حدیث دیگری هم داریم که تعداد ائمه را مشخص کرده باشد همراه نام
سوالم در مورد شفا دادن امامان به اذن خداست، آیا در این زمان که در بین ما نیستند، اعتقاد به چنین چیزی شرک محسوب می
لعن دشمنان اهل بیت و ظالمین به طور عام و لعن بنی امیه و باغیان و قاتلان به طور خاص مجاز و بلااشکال است. لعن خلفای راشدین، امهات مومنین و عشرهی مبشره از صحابه مندرج در ناکثین جمل (علیرغم خطاها و ظلمشان) در زمان حاضر مجاز نیست، به دلیل اینکه اولا استناد لعن ایشان به ائمهی اهل بیت (ص) در ادلهی معتبر قابل اثبات نیست، ثانیا بر فرض اعتبار چنین روایاتی بنا بر تقیهی مداراتی شیعه به تعلیم اولیاء خود مجاز به لعن بزرگان اهل سنت نمی باشد. با حفظ احترام به جای لعن نقد منصفانه مجاز و مستحسن است.
غلات مفوضه بر این باورند که خداوند کار عالم و آدم را به چهارده معصوم تفویض کرده است. به حساب بندگان رسیدن در شب قدر از جمله امور تفوض شده و بخشی از ولایت تکوینی ائمه در این رویکرد است. نص کتاب انحصار رسیدگی به پروندهی آدمیان توسط خداوند است و لاغیر. در شب قدر و غیر آن حساب آدمیان توسط خداوند تقدیر و ارزیابی می شود و هیچ بشری در این امر الهی دخالتی ندارد.
پرسش: آيا منبع (كتاب و غيره) مكتوبى درباره نظريه علماى ابرار وجود دارد كه ما به آن رجوع كنيم؟ پاسخ: برخی منابع اصلی را
انتظار احادیث فراوان از بانویی که در عنفوان جوانی از دنیا رفته است انتظاری ناصواب است. اما ایشان علیرغم عمر کوتاهشان در همان خطبه ای که در حضور مهاجرین و انصار در مسجدالنبی ایراد کرده حق مطلب را ادا کرده است. این خطبه از خطبه های معروف و مشهور صدر اسلام است که در كتابهاي مختلف سنی و شیعه با سندهاي گوناگون نقل شده است. نخستین ناقلان خطبه عالمان اهل سنت هستند. در اواسط قرن سوم برای اولین بار ابن طیفور این خطبه را در بلاغات النساء نقل کرده است. در نیمه اول قرن چهارم دو عالم دیگر اهل سنت یعنی ابوبکر جوهری در السقیفة و فدک و ابن وشاء در الفاضل في صفة الادب الكامل آنرا روایت کرده اند. عالمان شیعی در نیمه دوم قرن چهارم این خطبه را در کتب خود آورده اند.نقلهای شیعی اضافاتی بر نقلهای سنی دارد. بحث در این گونه عبارات است و الا اصل خطبه بویژه با عبارات مشترک در منابع اقدم فریقین در حد دیگر وقایع تاریخی منقول در کتب سیر و مغازی غیرقابل انکار است.
پرسش: چه دليل شرعى و عقلى در مورد اينكه حضرت مهدى هزار و چند سال پيش به دنيا آمده اند و هنوز زنده هستند و
تشیع روایت اهل بیت پیامبر(ص) از اسلام است: اسلام نبوی به روایت علوی. پیامبر در حد امکان منزلت اهل بیت خود را با اصحابش در میان گذاشت. البته در اهمیت امر امامت غلو هم شده است. پیامبر (ص) و ائمه انسانهایی متقی، مهذب، مخلَص، طاهر و مزکی بوده اند و هرگز معصیت خدا نکرده اند. پیامبر در امر دین هرگز خطا نکرده است. ائمه نیز در تعلیم آنچه از پیامبر مستقیما یا بواسطهی پدران خود فراگرفته بودند امانتداری کرده اند. اعتقاد شیعیان به ائمه بیش از اعتقاد حنفیان و شافعیان به پیشوایان فقهی خود است. ما ایشان را بعد از خدا و رسول «منبع معرفت دینی» می دانیم. یعنی معارف دینمان را با روایت و تفسیر ایشان از سنت پیامبر و قرآن کریم اخذ کرده ایم. امامان ما روایت گران معقول ترین، عارفانه ترین، عادلانه ترین و اخلاقی ترین تفسیر از اسلام نبوی بوده اند، به علاوه خود در منش و روش اسوهای عملی ما هستند.
زیارت جامعهی کبیره خبر واحدی است که در مجموع یک سند بیشتر ندارد و یقینا متواتر نیست. این روایت نهایتا حسنه (نه موثقه و صحیحه و معتبره) است. اگر کسی برخی مبانی غیرمسلم رجالی از قبیل توثیق رجال کامل الزیارات و توثیق مشایخ صدوق و توثیق به دلیل کثرة روایات را باور داشته باشد سند «لابأس به» می شود. حتی اگر چنین سندی در مباحث فرعی فقهی «لابأس به» یا فرضا «معتبره» هم محسوب شود، از آنجا که مضمون روایت اعتقادی است، و در مباحث اعتقادی دلیل قطعی از قبیل خبر متواتر نص لازم است، تنها به مفادی از این روایت می توان استناد کرد که به وسیله ادلهی قطعی دیگری تایید شده باشد. به عبارت دیگر این خبر واحد با چنین سندی در امور اعتقادی پذیرفته نیست. بحث در اکثر مفاداین زیارت است که مبتنی بر اندیشهی «غلات مفوّضه» است، اندیشه ای که بتدریج از حوالی قرن چهارم به بعد به اندیشهی غالب در جامعهی شیعی تبدیل شدند. در واقع بحث اصلی در ولایت تکوینی ائمه و تفویض کار جهان و انسان به ایشان است البته به اذن الله. غلات مفوضه (و متصوفه و عرفا در حق اقطابشان) به چنین ادنیشه ای باور دارند.
پرسش: آیا صحیح است که علی بن ابی طالب حتی از زیاد بن ابیه نیز به سبب خط خوش وی استفاده نموده و به او
فضائل منسوب به مسجد جمکران و بناهای مرتبط با آن از جمله چاه آن فاقد هرگونه مستند معتبر است و از جمله خرافات دینی محسوب می شود.
دربارهی علم ائمه حداقل دو نظریه است: اول. نظریهی ائمهی معصومین که معتقد است ائمه علم لدنی به گذشته و حال و آینده دارند، علمشان بیکرانه بوده به همه امور عالَم عالِم بوده اند. دوم. نظریهی علمای ابرار بر این باور است که ائمه علم اکتسابی داشته اند و اطلاعشان از امور دینی از طریق پیامبر بوده، این علم محدود به امور دینی بوده، وسخنان ایشان برخی متناسب با فرهنگ زمانهی خود بوده از قبیل روایات طبی و برخی در تبیین ارزشهای فرازمانی بوده است. ضمنا در امور اعتقادی خبر واحد حجت نیست و خبر نص متواتر لازم است.
اگر کسی از ائمه مستند آرائشان را می پرسید ایشان به نقل از آباء خود تا پیامبر نقل می کردند. روایات معتبری در کافی حکایت از آن دارد که پاسخهای پیامبر (ص) به امام علی (ع) نسلا بعد نسل در دست ائمه بوده و منبع اصلی آراء ایشان محسوب می شده است. شارع دانستن ائمه (یعنی هم عرض پیامبر صلاحیت وضع احکام را داشتن) قول غلات است که فعلا به نظر رایج شیعه تبدیل شده است. تا قرن پنجم بخشی از شیعیان آراء ائمه را فتاوای ایشان می دانسته اند. ابن جنید اسکافی از جمله شعیان متقدم قائل به این قول بوده است. آثار وی بالکل محو شده و جز منقولاتی از وی در کتب برخی فقهای بعدی باقی نمانده است. به هر حال این صحیح نیست که تمام منقولات ائمه را استنباطات و فتاوای ایشان بدانیم. یقینا بخشی از این منقولات را عینا از پیامبر شنیده و سینه به سینه نقل کرده اند. نظریهی استنباط ائمه یکی از فروع شارع نبودن ایشان است، که به صورت موجبهی جزئیه قابل قبول است نه موجبهی کلیه، یعنی اثبات اینکه همهی منقولات ایشان استنباط آنهاست کاری ساده نیست، اما اینکه برخی از آنها چنین است ممکن است و قابل پذیرش.
ائمه شارع نیستند. ایشان آنچه از تشریع پیامبر آموخته اند بازگو کرده اند. پیامبر علی بن ابی طالب را به عنوان منبع معرفت دینی پس از خود به مردم معرفی کرد. ائمه صادق ترین راویان تشریع نبوی بوده اند. به تدریج موارد موسمی و متغیر در تشریعات پیامبر بر ما کشف می شود و دائره ثوابت دین آنچنانکه واقعا بوده است بر ما آشکار می شود. یقینا این دائره از دائره عرفیات آمیخته به امور دینی کوچک تر است. خدا حافظ دین خود است. نگران آینده نباشید.
پرسش: از مطلبی تحت عنوان از غدیر تا وفات پیامبر برایم سوال ایجاد شده خواهشمند است راهنمایی بفرمایید. چرا اکثر صحابه نص غدیر را به
در زمان درگذشت چندین امام مشخصا بعد از امام ششم اماراتی بر خلاف دیدگاه نصب الهی ائمه حتی در میان نزدیک ترین اصحاب امام متوفی دیده شده است. تعداد امامان در نظریهی رایج ائمهی معصومین دوازده است، اما در نظریهی علمای ابرار بحثی از تعداد امامان به میان نیامده است تا نوبت به بحث از امامت افراد خردسال برسد.در مورد هشت امام نخست می توان گفت نص بر اساس علوم اکتسابی صورت گرفته است. از چهار امام باقیمانده اطلاعات کافی در دست نیست تا نفیا یا ثباتا قضاوتی شود.اگر امامت از اصول اعتقادی باشد، مسئله تعبدی و تقلیدی نیست، دائرمدار وجود اطلاعات معتبر کافی برای تحقیق و ایمان آوردن است. نبود اطلاعات معتبر کافی معنایش این است که الزام دینی بر ایمان به چنین مقولاتی نیست.
پرسش: بعد از مطالعهی مقالهی اخیر شما با عنوان «تأملاتی دربارهی توسل به اولیاء» حقیقتاً بنده آخر کار متوجه نشدم که توسل به اولیا را
پرسش اول: آیا پیامبر یا ائمه علم غیب داشته اند؟ پاسخ: علم مورد بحث در اولیاء دین «علم لدنی» مقابل «علم اکتسابی» است، که معنایش
پرسش: علی (ع) که غرق در مناجات می شود و تیری که در پای او بود را در حال نماز خواندن از پای او درآوردند
پرسش: موضوعات ذیل بسیار در احادیث و منابر شنیده می شود: اولا مصادر آن چیست؟ ثانیا از نظر رجالی چقدر معتبرند؟ ثالثا از نظر علم
برای تماس می توانید از نشانی ایمیل
[email protected]
استفاده کنید.