یادداشت

یادداشت

نیم قرن خدمت میناچی در حسینیه‌ي ارشاد

نام میناچی با نیم قرن مدیریت حسینه‌ی ارشاد قرین است. او یکی از سه موسس حسینه در سال ۱۳۴۳ بود. زمانی که عمال حکومت جور برای فعالیتهای فرهنگی و دینی ام محدودیت ایجاد کردند این میناچی جوانمرد بود که با روی گشاده دفتری در حسینیه ارشاد را به من اختصاص داد و من توانستم فعالیتهای علمی و فرهنگیم را پیگیری و جلسات پژوهشی و آموزشی خود را بطور مرتب در دهه‌ی هشتاد در حسینیه‌ی ارشاد برگزار کنم.

در سوگ منادی اسلام رحمانی در فارس

آیت الله ارسنجانی به دنبال دعوت مردم فارس به امر مرحوم آیت الله بروجردی به عنوان مجتهد جامع الشرائط در سال ۱۳۳۶ به فسا رفت و تا آخر عمر در آن شهر باستانی مروج دیانت و اخلاق و حقیقت بود. استقامت وی بر مواضع خداپسندانه و شجاعانه اش باعث شد در سال ۱۳۸۱ توسط مقام رهبری از امامت جمعه‌ی فسا عزل شود. او اهل مداحی و دین به دنیافروختن نبود، و سزای حق طلبی و عدالت خواهیش را چشید. آیت الله ارسنجانی در دوره‌ی دوم و سوم مجلس خبرگان رهبری (اسفند ۱۳۶۹ تا اسفند ۱۳۸۵) نماینده‌ی مردم فارس در این مجلس بود. اما مواضع مستقل و شجاعانه‌ی وی باعث شد که در انتخابات دوره‌ی چهارم مجلس خبرگان رهبری از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شود! نامه‌ی سرگشاده‌ی آیت الله ارسنجانی که ادیبانه و نجیبانه به ظلم نظام در حق خود اعتراض کرده بود، از اسناد ماندگار مبارزات ملت ایران و از اسباب ننگ استبداد دینی است. استان فارس و شهرستان فسا در سوگ نادره مردی نشسته اند که اخلاقی زیست و در حد مقدور از حق دفاع کرد و به نرخ روز نان نخورد.

مخالفان مرجعیت رهبری در جامعه‌ی مدرسین

بر اساس اسناد آقایان طاهری خرم‌آبادی، مشکینی، طاهر‌شمس، آذری و مومن با اعلام مرجعیت رهبری مخالف بوده اند. احتمال اینکه فقیه محترم شورای نگهبان برای حفظ نظام تقیه یا توریه کرده باشند، و از سر مصلحت یا دفع ضرر خلاف واقع گفته باشند منتفی نیست. یعنی جناب آقای مومن و مرحوم طاهری خرم آبادی به دلیل اعتراض به مرجعیت آقای خامنه ای جلسه جامعه را ترک کرده بودند، بعدا هم به آیت الله منتظری گزارش کرده بودند، اما اکنون مصلحت حفظ نظام که اوجب واجبات است اقتضا می کند واقع تکذیب شود. بحران اخلاقی در جامعه‌ی تحت استبداد دینی فاجعه آفرین است.

یادداشت

دفاع طاهری خرم آبادی از حقوق منتقدان

مرحوم آیت اله سید حسن طاهری خرم آبادی با اینکه هرگز در رهبری جناب آقای خامنه ای تردید نکرد، اما اولا تا به آخر مرجعیت ایشان را به رسمیت نشناخت. ثانیا از حقوق مشروع و قانونی منتقدین رهبری همانند مرحوم آیت الله العظمی منتظری و نیز مرحوم آیت الله آذری قمی دفاع کرد. طاهری خرم آبادی برای رفع مضایق و کاهش فشار بر منتقدان ولایت جائر کوشید. بر این حسنه خدایش پاداش نیکو عنایت کند.

در سوگ محمود عنایت

ایران یکی دیگر از خدمتگزارنش را در غربت از دست داد. من از اواخر دهه‌ی چهل عنایت را می شناختم. پدرم – که عمرش دراز باد – چند مجله مشترک بود: مکتب اسلام، یغما، راهنمای کتاب و نگین. دوران نوجوانی من با غوطه زدن در این مجلات طی شد. و در این میان نگین از جنسی دیگر بود. از مجله‌ی نگین بسیار آموختم، مقالاتش البته با سن و سال من نمی خواند و سنگین بود، اما در نیمه دهه‌ی پنجاه من از خوانددگان ثابت نگین شده بودم و آنچه قبل از همه نظرم را جلب می کرد سرمقاله‌های حمید عنایت بود: «راپرتها». سبک خاص عنایت، قلم سحّار او، طنز نجیب و انتقاد تیز و صمیمی او راپرتها را جذاب ترین بخش مجله کرده بود. خاطره‌ی شیرین نگاه انتقادی عنایت که متکی به تاریخ و فرهنگ گذشته‌ی این سرزمین بود هنوز در خاطرم زنده است. پس از انقلاب نگین که حقیقتا نگینی در تاریخ مجلات ایران بود با انتشار شیخ صنعای زنده یاد سعیدی سیرجانی توقیف شد.

نمونه‌ای از «دلایل و شواهد وافی و کافی بر بطلان ادعاهای نویسنده»

ادعاهای خلاف واقع جناب حجت الاسلام نبوی آن هم بعد از گذشت هفده سال بدون ارائه هیچ مستندی ارزش پاسخ ندارد، درج این پرونده صرفا برای ثبت در تاریخ است. ای کاش نامبرده به این فتوای! خود علیه من، شخصا عمل می‌کرد: «واجب متعین شرعی است که حقایق ماوقع را با دلایل و شواهد وافی و کافی بر بطلان ادعاهای وی بیان کنند.» از ایشان دعوت می کنم نقد ادعایی خود را بر کتاب «نظریه های دولت در فقه شیعه» که چاپ نخست آن متعلق به سال ۱۳۷۶ است تا دیر نشده منتشر فرمایند تا مورد استفاده‌ی عموم واقع شود. نقد مطالب اخیر من درباره‌ی مرحوم آیت الله شریعتمداری – که بهانه‌ی تعرض اخیر ایشان بوده است – نیز از جانب ایشان و همفکرانشان بیشک به روشن شدن برخی زوایای تاریک تاریخ معاصر کمک خواهد کرد.

مقدمه‌ی «نقد خودکامگی» احمد قابل

چرا جمهوری اسلامی از احمد قابل می ترسید؟ چرا پس از انتشار نامه به رهبری تحت فشار قرارش داد؟ سخنان قابل به عنوان اسناد منتقدان جمهوری اسلامی می ماند و ولایت جائر را رسوا می کند. روش و منش آیت الله منتظری و شاگردش احمد قابل اسوه‌ي حق جویان و عدالت خواهان و آزادگان ایران است.

مقدمه‌ی کتاب «وصیت به ملت ایران» احمد قابل

احمد قابل نه تنها فرزند شیرمحمد که خود «شیراحمد» بود. این کتاب «حجت شرعی» منتقدان مشفق نظام جمهوری اسلامی است. «وصیت به ملت ایران» ادامه‌ي منطقی سه جلد دیدگاهها و خاطرات استاد آیت الله منتظری است. مدرسه‌ی منتظری که مدرسه‌ي فقه رهایی بخش اهل بیت (ع) است پیشتاز پاکسازی جمهوری اسلامی از ولایت جائر می باشد. احمد قابل مجتهد مخلص و مجاهد شجاع از جمله نمایندگان رشید این مدرسه است.

مقدمه رساله «مبانی شریعت» احمد قابل

همت قابل در چند سال اخیر مصروف نگارش رساله «مبانی شریعت» بوده است. او این رساله را مهمترین اثر خود می داند. احمد قابل از تبار مجتهدان جوانی است که آبروی اسلام و تشیع و حوزه های علمیه است. دعا می کنیم که خدا او را نگاه دارد که جامعه ما به دانش و تقوای او نیازمند است.

در سوگ سیمین دانشور: مرگ نهایت نیست

درخت تناور رمانهای او سبکی تازه در داستان نویسی فارسی به یادگار گذاشت. او راوی صادق زمانه خود بود. اکنون در سرزمینی که مدتهاست خورشید به محاق ابرهای سیاه جهل و تزویر و قساوت زندانی شده و به بهانه دستیابی به نور و روز شب ظلمانی نصیبمان شده است، پیام سووشون سیمین را زمزمه می کنیم: «در راه که می‌آمدی سحر را ندیدی؟»

ضیائی به نورالانوار پیوست

دکتر حسین ضیائی استاد اسلام شناسی و ایران شناسی و رئیس بخش ایران شناسی دانشگاه کالیفرنیا پس از عمری خدمت به فرهنگ و خرد ایرانی به نورالانوار پیوست.

یادداشت

تکثر مطالبات جنبش سبز در ارتباط با خاورمیانه

در مصاحبه با صدای آمریکا (اول تیر ۸۹)، در مورد شعارهای مرتبط با خاورمیانه، بیان شعار “هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران” تا حدودی باعث سوء تفاهم شد. در یادداشت کوتاه “اولویت ایران بر فلسطین استراتژی جنبش سبز است” (۳ تیر ۸۹) مقصود آن تا حدی تشریح شد. این نوشته برای توضیح بیشتر نکاتی را بر یادداشت پیشین می افزاید به این امید آن که برطرف کنندۀ ابهامات احتمالی باشد.
“اطمینان داشته باشیم جنبش سبز با “هرمنوتیک نفرت” راه به جائی نمی برد. “

اوین و دین

اوين و دین * زندان اوين مهمترين و مشهورترين زندان ايران است. اگرچه در ايران و حتي در تهران زندان‌هاي متعدد و بزرگي است، اما

مجتهد در اصول

  مجتهد در اصول و مبانیِ فهمِ دین در همه ادیان ابراهیمی از جمله اسلام، «مسئله فهمِ متن» (اعم از متنِ کتابِ وحیانی و متنِ

یادداشت

معرفت، عالمی متفاوت

مرحوم آیت الله شیخ محمد هادی معرفت را از اوان دوران طلبگی از طریق آثارش می شناختم، بویژه جلد اول کتاب «التمهید فی علوم القرآن».