نقد و بررسی

فراموشی اخلاق در نقد کدیور

«ایجاد تعامل و هماهنگی میان همه نیروهایی است که علی رغم داشتن هویت مستقل با پذیرش تکثر در درون جنبش، زیر چتر فراگیر جنبش درکنار

در دفاع از محسن کدیور و جرس

پاسخ به یک دوست خشمگین؛ بخش دوم: دوستی به نام ” بهداد بردبار” برایم نامه ای نوشته بود و در آن از مهاجرانی و کدیور

پس از غبار

برای ارزیابی یک معرکه، نخست باید سکوت کرد تا گرد و غبار سوءتفاهم ها بخوابد و صحنه را درست بتوان دید؛ اما پس از غبار،

آقا! ببخشید ساعت چند است؟

آقا! ببخشید ساعت چند است؟ سید ابراهیم نبوی دوازده سال قبل، وقتی غلامحسین کرباسچی با شجاعتی بی نظیر در دادگاه از خود دفاع کرد و

امانت‌داری در نقل و نقد

در روزنامه «جمهوری اسلامی» (مورخه ۲۸/۱۰/۱۳۸۸ صفحه حوزه) مقاله‌ای را با نام: «روایتی مخدوش از مبانی فقهی امام خمینی» به قلم حجة الاسلام والمسلمین محمد

نقدی بر مقاله محسن کدیور

روایتی مخدوش از مبانی فقهی امام خمینی با درگذشت آيت الله منتظري برخي از ارادتمندان ايشان فرصت را غنيمت شمرده تا به بهانه تجليل از

نقد و بررسی

سه کذب در یک پاراگراف از کیفرخواست

نویسندگان کیفر خواست دادگاه مضحک، تلخ، تأسف بار و فاقد اعتبار دو روز قبل که با هدف جُرم‌سازی علیه عدّه‌ای از رجال سیاسی شریف این کشور تهیّه دیده در کنار آسمان و ریسمان بر هم بافتن‌های متعدد، از سفر یورگن هابرماس فیلسوف نامدار آلمانی به ایران نیز سخن به میان آورده‌اند و پای افرادی را به میان کشیده‌اند و چنین گفته‌اند: دعوت از هابرماس به ایران در سال ۸۱ نیز با همین هدف (حاکم کردن سکولاریسم در ایران) صورت می‌پذیرد و در جلسه‌ای محرمانه در منزل آقای کدیور با حضور افرادی مانند حجّاریان و محمد مجتهد شبستری تشکیل شد به دقّت روند سکولاریزاسیون در ایران مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد و راهکارهای جدید ارائه می‌شود…»[۱].در خبر فوق سه کذب محض وجود دارد.

روشنفکری دینی پروژه ای ناموفق است

ضمیمه‌ی روزنامه‌ی اعتماد ملی، ۲۱ دیماه ۱۳۸۷ گفتگوی رضا خجسته رحیمی و مریم شبانی با مصطفی ملکیان روشنفکری دینی اصطلاحی است که هویت جمعی گروهی

نقدهای اکبر گنجی در باره آرای کدیور

موارد مرتبط: قلب اسلام، مرکز اسلامی ایرانیان اُکلند در کالیفرنیا، ۳۰ آذر ۸۷ روشنفکری دینی، گفتگوی صریح با آرمان ذاکری، مرداد ۱۳۸۷ نقد اکبر گنجی