احادیث و بی نیازی از فلسفه
پرسش: برخی اخباری ها می گویند تا وقتی کتاب امام صادق هست و ائمه هستند چه نیازی به فلسفه است و وقتی می گویم حرف
پرسش: برخی اخباری ها می گویند تا وقتی کتاب امام صادق هست و ائمه هستند چه نیازی به فلسفه است و وقتی می گویم حرف
پرسش: مدتی است که با یکی از دوستان در خصوص مسئله ی “ظهور” صحبت هایی داشتم. ایشان در خصوص “علائم ظهور” به مواردی از جمله
پرسش: آیا افراد می توانند زندگی دیگران را طلسم کنند؟ یا کاری کنند که زندگی شخص به بن بست برسد؟ چون عده ای به این
آیه «لااکراه فی الدین» بر نفی اجبار بر دین دلالت می کند، و ارتباطی با دفاع مشروع در قبال حملات سازمان یافته مشرکان و هم پیمانانشان علیه مسلمانان ندارد. معنای آیه یقینا نفی دفاع مشروع در قبال حملات مشرکان نیست. مشرکانی که با مسلمانان پیمان ترک مخاصمه امضا کردند یا در حمله به مسلمانان شرکت نکردند از تعرض مسلمانان مصون بوده با آنان مطابق معاهده عمل شده است. این مهمترین دلیل بر تمایز بین شرک به عنوان یک عقیده و شرک به عنوان عامل تعرض و مخاصمه است. این تعرض و مخاصمه نیز توسط مشرکان آغاز شد. آزادی عقیده و دین از باورهای دوران مدرن است. با میزانهای دوران مدرن نمی توان وقایع دوران پیشامدرن را محک زد.
پرسش: در قرآن و دعوت حضرت محمد صحبت از بهشتی شده که در آن درخت های فراوان و باغ هایی وجود دارد که نهر هایی
اصل بر «طهارت ذاتی انسان» است. طهارت موافق اصل است و نجاست دلیل می خواهد. بهائی ها موحدند (یا حداقل خود را موحد می دانند) به نبوت پیامبر اسلام (ص) قائلند، هرچند به خاتمیت ایشان باور ندارند، و به اعتقاد ما مسلمانان دینی غیرالهی و باطل دارند. اما بطلان دین و عقیده لزوما باعث نجاست نمی شود، و قول به نجاست اهل توحید و نبوت محل اشکال است. در نتیجه بهائیها محکوم به طهارتند.
مفاد تشریعی قرآن کمتر از یک سیزدهم قرآن و مفاد تشریعی آن در غیر عبادات (یعنی در معاملات) کمتر از یک سی و چهارم قرآن (کمتر از سه درصد) است. قرآن یقینا کتاب قانون و احکام فقهی و تشریع نیست، به معرفی خود کتاب هدایت است. اگر قرآن کتب قانون بود احکام اندک فقهی موجود درآن به عنوان متن قانون عینا قابل استناد بود. اما اگر قرآن کتاب قانون نباشد و تنها «یکی از منابع قانون» باشد آنگاه برای استناد به آن باید حکم را در «زمینه»ی خود مطالعه کرد نه اینکه آنرا از زمانه و زمینهی خود منتزع کنیم. به علاوه اینکه احکام معاملاتی موجود در قرآن «حکم دائمی اسلام» در همهی شرائط و زمانها و زمینها و زمینه ها هستند کجا اثبات شده است؟ آیا دوام اینگونه احکام بدیهی هستند؟ چرا؟ در متن دین گزاره عقل ستیز وجود ندارد (اگرچه گزارهی فراعقلی در متن دین کم نیست). هر گزاره ای که به حکم عقلانیت قطعی معاصر غیر معقول، غیراخلاقی، غیر عادلانه یا نسبت به راه حلهای رقیب مرجوح بود نمی تواند دینی باشد، اگر چه به عقلانیت دوران دیگری چه بسا دینی بوده باشد. اینگونه احکام منسوخ محسوب می شوند.
عقل انسانی حسن و قبح ذاتی افعال را فی الجمله تشخیص می دهد نه بالجمله، یعنی حسن و قبح برخی افعال یقینا توسط عقل آدمی قابل تشخیص است. عقل آدمی هر جا حسن و قبح فعلی را تشخیص داد حجت است و لازم العمل، اما اثبات نشده است که حسن و قبح همهی افعال را با جزئیاتش ما می توانیم درک کنیم. اینکه حسن و قبح کلیهی افعال غیرعبادی با جزئیاتشان توسط عقل مستقل قابل درک است نیز از جمله اموری است که برهانی برآن اقامه نشده است. در میان احکام غیرعبادی اموری شبه مناسک است که حداقل ماکولات و مشروبات و منکوحات را شامل می شود و عقل مستقل در آنها و جزئیاتشان ورودی ندارد.
پرسش: اصل دوم قانون اساسی می گوید: جمهورى اسلامى، نظامى است بر پايه ايمان به: ۱- خداى يكتا (لا اله إلا الله) و اختصاص حاكميت
حدیث «مردی از قم خروج خواهد کرد …» سندا ضعیف است. راوی اصلی کاملا مجهول، و از طبقه دوم تا کتاب تاریخ قم حداقل سه طبقه از رواتش محذوف است. به مفاد چنین حدیث کاملا ضعیفی نمی توان اعتماد کرد. به علاوه هیچ دلیلی در دست نیست که مفاد این حدیث بر رهبران زمان ما قابل انطباق باشد. این انطباق نیز بی پایه است. رائحهی جعل از سند و دلالت این حدیث به شدت به مشام می رسد.
امام علی بن ابی طالب (ع) خلیفهی چهارم مسلمانان اهل سنت، امام اول مسلمانان شیعه و سرسلسله همهی عرفای مسلمان (به استثنای یک سلسله) است. طبیعی است که هریک از منظر باورهای خود به ایشان بنگرند. علی (ع) معتبرترین راوی تعالیم محمد بن عبدالله (ص) است و تشیع چیزی غیر از پیروی او نیست. اصول مذهب تشیع به عدل و امامت است و آنچه از اصول مذهب نیست بود و نبودش در تعالیم امام علی (ع) خللی در تشیع وارد نمی کند.
پرسش: آیا به غیر از حدیث مفرد جابر بن عبدالله انصاری ما حدیث دیگری هم داریم که تعداد ائمه را مشخص کرده باشد همراه نام
مسلمانی در گرو باور به توحید است، اما جزئیات توحید همواره مورد بحث بوده است، و جمعی از عرفا و حکما تفسیری متفاوت از غالب مسلمانان در مورد تشخص خداوند ارائه کرده اند. قائلان به خدای غیرمتشخص مادامی که خود را مسلمان می دانند مسلمانند.
هر که خود را مسلمان بداند و شهادتین را بر زبان جاری کرده باشد مسلمان می دانم. البته مسلمان می تواند فاسق باشد (یعنی تارک عمل صالح) و عامل یا مومن باشد، یعنی اولا شهادتین از زبانش به قلبش جاری شده باشد ثانیا در عملش هم رعایت حداقلی از واجبات و محرمات که در لسان متشرعه به «ضروریات دین» خوانده شده دیده شود.
نجام حج برای فرد مستطیع واجب عینی است. آثار معنوی که انجام مناسک حج بر مومن می گذارد با هیچ عمل دیگری قابل دستیابی نیست. رسیدگی به امور خیریه و کمک به مردم نیازمند را حتما انجام دهید اما نه با مخارج حج! اینکه دیگران از حج شما بهره مادی می برند باعث نمی شود شما خود را از برکات فراوان معنوی حج محروم کنید. وسوسه را کنار بگذارید و در نخستین فرصت عازم خانه خدا و زیارت مرقد رسول الله (ص) شوید
پرسش: اینجانب در یکی از کشورهای اروپایی در یک بنگاه خرید و فروش ماشین های دست دوم کار می کنم. مشتری هایی که به ما
پرسش: اینکه می گویند سند صحیح است ولی متواتر نیست یعنی چه؟ اگر برخی حدیثهای غالیانه خلاف عقل و منطق متواتر باشد آنها را چگونه
سوالم در مورد شفا دادن امامان به اذن خداست، آیا در این زمان که در بین ما نیستند، اعتقاد به چنین چیزی شرک محسوب می
پرسش: این جانب دانشجو هستم، و به دلیل نبود منابع و ضعف ترجمه در ایران مجبور به استفاده از نسخه های الکترونیک کتب لاتین می
پرسش: چرا خدا اصلا ىه لحظه به من گوش نمىده؟ گاهى خودم را مقاىسه که مى کنم بابقىه مى بىنم من هرکار خدا گفته انجام
هیچ مصلحتی بالاتر از رعایت عدالت نیست. امام علی (ع) که برای ما اسوهی جاوید عدالت و رهبری است هرگز در هیچ شرائطی عدالت را فدای مصلحت نکرد. مصلحت از عناصر اصلی سیاست است که مطلقا قابل انکار نیست. اما کشاندن پای مصلحت به حوزه دیانت فاجعه است و شناور شدن موازین دینی را در پی دارد.
پرسش: آیا بحث جهاد به صورت کلی و نه صرفا به صورت نظامی و همچنین جهاد فرهنگی جایگاهی در تفسیر جدید و مدرن از اسلام
پرسش: در برخی کتب ادعیه مانند مفاتیح الجنان، برای ایام هفته دعاهایی آمده و همین طور هر یک از روزهای هفته به نام یکی از
پرسش: همانگونه که می دانیم پاسخ سلام، واجب است. آیا این حکم شامل سلام هایی از طریق پیامک یا ایمیل رد و بدل می کنیم
پرسش: بنده در شرف ازدواج با آقائی هستم که حدود یک سال است که با هم آشناییم. زمانی که خانواده ها در حال مذاکره بودند
برای تماس می توانید از نشانی ایمیل
[email protected]
استفاده کنید.